Channel: Financial Mathematical
🔰نقش نهاد واسط در فرآيند انتشار اوراق اجاره چيست؟
در قانون، نهاد واسط اينگونه تعريف شده است:
" نهاد واسط، يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که ميتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي، نسبت به تأمين مالي از طريق انتشار اوراق بهادار اقدام نمايد"
همانطور که قانون هم صراحت دارد:
اولا نهاد واسط، يک نهاد مالي است و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعاليت ميکند، بنابراين نظارت دقيق بر عملکرد اين نهاد توسط سازمان بورس صورت ميگيرد.
ثانيا نقش نهاد واسط، تأمين مالي ازطريق انتشار اوراق بهادار براساس عقود اسلامي است، بنابراين کليه ملاحظات شرعي در انتشار اوراق بهادار توسط نهاد واسط، مدنظر قرار گرفته و اين اوراق، براساس عقود اسلامي، مانند عقد مشارکت، عقد اجاره و يا ساير عقود اسلامي، منتشر ميشود.
💹 @FinancialMathematical
در قانون، نهاد واسط اينگونه تعريف شده است:
" نهاد واسط، يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که ميتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي، نسبت به تأمين مالي از طريق انتشار اوراق بهادار اقدام نمايد"
همانطور که قانون هم صراحت دارد:
اولا نهاد واسط، يک نهاد مالي است و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعاليت ميکند، بنابراين نظارت دقيق بر عملکرد اين نهاد توسط سازمان بورس صورت ميگيرد.
ثانيا نقش نهاد واسط، تأمين مالي ازطريق انتشار اوراق بهادار براساس عقود اسلامي است، بنابراين کليه ملاحظات شرعي در انتشار اوراق بهادار توسط نهاد واسط، مدنظر قرار گرفته و اين اوراق، براساس عقود اسلامي، مانند عقد مشارکت، عقد اجاره و يا ساير عقود اسلامي، منتشر ميشود.
💹 @FinancialMathematical
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️توصیه به سهامداران
🔹سید ابراهیم عنایت مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری سپه با بیان اینکه عواید سرمایهگذاری در بازار سرمایه به رشد و توسعه کشور می انجامد، گفت: بدونشک بورس به توسعه ملی میانجامد اما به سهامداران عزیز توصیه می کنم بدون مطالعه و درک تفاوت سرمایه گذاری در بورس با بازارهای موازی وارد این بازار نشوند.
💹 @FinancialMathematical
🔹سید ابراهیم عنایت مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری سپه با بیان اینکه عواید سرمایهگذاری در بازار سرمایه به رشد و توسعه کشور می انجامد، گفت: بدونشک بورس به توسعه ملی میانجامد اما به سهامداران عزیز توصیه می کنم بدون مطالعه و درک تفاوت سرمایه گذاری در بورس با بازارهای موازی وارد این بازار نشوند.
💹 @FinancialMathematical
Financial Mathematical
🔰نقش نهاد واسط در فرآيند انتشار اوراق اجاره چيست؟ در قانون، نهاد واسط اينگونه تعريف شده است: " نهاد واسط، يکي از نهادهاي مالي موضوع قانون بازار اوراق بهادار جمهوري اسلامي ايران است که ميتواند با انجام معاملات موضوع عقود اسلامي، نسبت به تأمين مالي از طريق…
🔰معرفي ساير ارکان دخيل در فرايند انتشار اوراق اجاره
ضامن در فرآيند انتشار اوراق اجاره چه نقشي دارد؟
ضامن، در واقع بازپرداخت اصل سرمايه و همچنين سود سرمايهگذاران در اوراق اجاره را تضمين ميکند، به اين معنا که اگر شرکت منتشرکننده اوراق اجاره، به هر دليلي از عهده انجام تعهدات خود مبنيبر پرداخت سود سرمايهگذاران در طول دوره اجاره (که در واقع، همان مبالغ اجارهبهاست) و يا اصل سرمايه آنها در پايان دوره اجاره بر نيامد، ضامن متعهد است اين مبالغ را بلافاصله، به سرمايهگذاران پرداخت نمايد.
براساس مقررات موجود، تنها مؤسسات و نهادهاي مالي معتبر مانند بانکها، مؤسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران و شرکتهاي بيمه ميتوانند نقش ضامن را در فرآيند انتشار اوراق اجاره، ايفا کنند، زيرا ضامن، بايد بتواند بهراحتي از عهده تعهدات خود برآيد.
ساير ارکان اوراق اجاره
تاکنون چهار رکن اصلي دخيل در فرايند انتشار اوراق اجاره را به شما معرفي کردهايم:
1-منتشرکننده اوراق اجاره که اصطلاحا از آن، به "باني" هم ياد ميشود، مثل شرکت هواپيمايي
2-"دارندگان" اوراق اجاره که با هدف سرمايهگذاري، اقدام به خريد اين اوراق ميکنند.
3-"نهاد واسط" که نقش واسطه بين باني و دارندگان اوراق را ايفا ميکند.
4-"ضامن" که پرداخت اصل سرمايه و سود دارندگان اوراق را تضمين ميکند.
💹 @FinancialMathematical
ضامن در فرآيند انتشار اوراق اجاره چه نقشي دارد؟
ضامن، در واقع بازپرداخت اصل سرمايه و همچنين سود سرمايهگذاران در اوراق اجاره را تضمين ميکند، به اين معنا که اگر شرکت منتشرکننده اوراق اجاره، به هر دليلي از عهده انجام تعهدات خود مبنيبر پرداخت سود سرمايهگذاران در طول دوره اجاره (که در واقع، همان مبالغ اجارهبهاست) و يا اصل سرمايه آنها در پايان دوره اجاره بر نيامد، ضامن متعهد است اين مبالغ را بلافاصله، به سرمايهگذاران پرداخت نمايد.
براساس مقررات موجود، تنها مؤسسات و نهادهاي مالي معتبر مانند بانکها، مؤسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران و شرکتهاي بيمه ميتوانند نقش ضامن را در فرآيند انتشار اوراق اجاره، ايفا کنند، زيرا ضامن، بايد بتواند بهراحتي از عهده تعهدات خود برآيد.
ساير ارکان اوراق اجاره
تاکنون چهار رکن اصلي دخيل در فرايند انتشار اوراق اجاره را به شما معرفي کردهايم:
1-منتشرکننده اوراق اجاره که اصطلاحا از آن، به "باني" هم ياد ميشود، مثل شرکت هواپيمايي
2-"دارندگان" اوراق اجاره که با هدف سرمايهگذاري، اقدام به خريد اين اوراق ميکنند.
3-"نهاد واسط" که نقش واسطه بين باني و دارندگان اوراق را ايفا ميکند.
4-"ضامن" که پرداخت اصل سرمايه و سود دارندگان اوراق را تضمين ميکند.
💹 @FinancialMathematical
🔰معرفي ساير ارکان دخيل در فرايند انتشار اوراق اجاره
علاوهبر اين چهار رکن، ارکان ديگري هم در فرايند انتشار اوراق اجاره دخيل هستند که مهمترين آنها عبارتند از:
5-عامل فروش:
عامل فروش، در واقع وظيفه عرضه اوليه اوراق اجاره به سرمايهگذاران را برعهده دارد. بانکها و موسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي و همچنين شرکتهاي کارگزاري رسمي بورس، ميتوانند بهعنوان عامل فروش اوراق اجاره، ايفاي نقش کنند. پس از عرضه اوليه اوراق اجاره توسط عامل فروش، معاملات ثانويه اين اوراق در بازار سرمايه انجام ميشود. منظور از معاملات ثانويه اين است که احتمال دارد فردي، تمايل نداشته باشد اوراق اجاره خود را تا پايان دوره سررسيد نگه دارد. اين فرد ميتواند به يکي از شرکتهاي کارگزاري مراجعه کرده و اوراق اجاره خود را براي فروش عرضه کند. طبيعتا افرادي هم هستند که در عرضه اوليه، موفق به خريد اوراق اجاره مذکور نشدهاند و تمايل دارند اين اوراق را خريداري کنند. توجه نماييد كه معاملات ثانوي اين اوراق صرفا در بازار سرمايه (شامل بورس و يا فرابورس) انجام ميشود.
6-عامل پرداخت:
کليه پرداختهايي که به دارندگان اوراق اجاره صورت ميگيرد، شامل پرداخت اجارهبها يا در واقع، سود اوراق اجاره و همچنين پرداخت اصل سرمايه دارندگان اوراق اجاره در پايان دوره، توسط عامل پرداخت صورت ميگيرد. در واقع، عامل پرداخت وجوه مربوطه را از شرکت منتشرکننده اوراق (باني)، دريافت کرده و به سرمايهگذاران پرداخت مينمايد.
7-بازارگردان:
فرض کنيد اوراق اجارهاي، با سررسيد چهار ساله را خريداري کردهايد. طبيعتا شما ميتوانيد اين اوراق را تا پايان دوره اجاره، نگهداري کرده و ضمن دريافت سود در فواصل زماني مشخص، اصل سرمايه خود را هم در پايان دوره اجاره دريافت کنيد. اما ممکن است زودتر از زمان سررسيد قصد داشته باشيد اين اوراق را بفروشيد، در اين حالت، انتظار داريد بهراحتي بتوانيد اوراق اجاره خود را به پول نقد تبديل کنيد. يکي از مهمترين وظايف بازارگردان، همين موضوع، يعني تضمين نقدشوندگي اوراق اجاره است. بنابراين، وقتي شما براي فروش اوراق اجاره خود به شرکت کارگزاري مراجعه ميكنيد و درخواست شما ازطريق کارگزاري، وارد سامانه معاملات بورس ميشود، درصورتي که در آن زمان خريداري براي اوراق وجود نداشته باشد، بازارگردان وظيفه دارد با خريد اين اوراق، نقدشوندگي آن را تضمين کند.
💹 @FinancialMathematical
علاوهبر اين چهار رکن، ارکان ديگري هم در فرايند انتشار اوراق اجاره دخيل هستند که مهمترين آنها عبارتند از:
5-عامل فروش:
عامل فروش، در واقع وظيفه عرضه اوليه اوراق اجاره به سرمايهگذاران را برعهده دارد. بانکها و موسسات مالي و اعتباري تحت نظارت بانک مرکزي و همچنين شرکتهاي کارگزاري رسمي بورس، ميتوانند بهعنوان عامل فروش اوراق اجاره، ايفاي نقش کنند. پس از عرضه اوليه اوراق اجاره توسط عامل فروش، معاملات ثانويه اين اوراق در بازار سرمايه انجام ميشود. منظور از معاملات ثانويه اين است که احتمال دارد فردي، تمايل نداشته باشد اوراق اجاره خود را تا پايان دوره سررسيد نگه دارد. اين فرد ميتواند به يکي از شرکتهاي کارگزاري مراجعه کرده و اوراق اجاره خود را براي فروش عرضه کند. طبيعتا افرادي هم هستند که در عرضه اوليه، موفق به خريد اوراق اجاره مذکور نشدهاند و تمايل دارند اين اوراق را خريداري کنند. توجه نماييد كه معاملات ثانوي اين اوراق صرفا در بازار سرمايه (شامل بورس و يا فرابورس) انجام ميشود.
6-عامل پرداخت:
کليه پرداختهايي که به دارندگان اوراق اجاره صورت ميگيرد، شامل پرداخت اجارهبها يا در واقع، سود اوراق اجاره و همچنين پرداخت اصل سرمايه دارندگان اوراق اجاره در پايان دوره، توسط عامل پرداخت صورت ميگيرد. در واقع، عامل پرداخت وجوه مربوطه را از شرکت منتشرکننده اوراق (باني)، دريافت کرده و به سرمايهگذاران پرداخت مينمايد.
7-بازارگردان:
فرض کنيد اوراق اجارهاي، با سررسيد چهار ساله را خريداري کردهايد. طبيعتا شما ميتوانيد اين اوراق را تا پايان دوره اجاره، نگهداري کرده و ضمن دريافت سود در فواصل زماني مشخص، اصل سرمايه خود را هم در پايان دوره اجاره دريافت کنيد. اما ممکن است زودتر از زمان سررسيد قصد داشته باشيد اين اوراق را بفروشيد، در اين حالت، انتظار داريد بهراحتي بتوانيد اوراق اجاره خود را به پول نقد تبديل کنيد. يکي از مهمترين وظايف بازارگردان، همين موضوع، يعني تضمين نقدشوندگي اوراق اجاره است. بنابراين، وقتي شما براي فروش اوراق اجاره خود به شرکت کارگزاري مراجعه ميكنيد و درخواست شما ازطريق کارگزاري، وارد سامانه معاملات بورس ميشود، درصورتي که در آن زمان خريداري براي اوراق وجود نداشته باشد، بازارگردان وظيفه دارد با خريد اين اوراق، نقدشوندگي آن را تضمين کند.
💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬#انیمیشن_بورسی
سرمایه گذاری در بورس قسمت 43
برای سرمایه گذاری مطمئن در بورس، وضعیت شرکت ها را بطور دقیق بررسی کنید.
💹 @FinancialMathematical
سرمایه گذاری در بورس قسمت 43
برای سرمایه گذاری مطمئن در بورس، وضعیت شرکت ها را بطور دقیق بررسی کنید.
💹 @FinancialMathematical
🔰سهام چيست؟
اگر بخواهيم اوراق بهادار را براساس ميزان ريسک آنها طبقه بندي کنيم، اوراق اجاره و اوراق مشارکت جزو کم ريسک ترين انواع اوراق بهادار محسوب مي شوند، زيرا حداقل بازدهي معين و تضمين شده اي را نصيب سرمايه گذاران مي کنند.
جالب است بدانيد بيشترين حجم معاملات در بورس، به معاملات سهام اختصاص دارد، تا آنجا که برخي، حتي بورس را بازار سهام مي نامند. همچنين بسياري از سرمايهگذاران باوجود آنکه مي دانند سهام در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره، ريسک بيشتري دارد، باز هم خريد و فروش سهام را به ساير اوراق بهادار، ترجيح مي دهند. شايد مهمترين دليل اين علاقهمندي، رابطه بين ريسک و بازده باشد، به اين معنا که خريداران سهام با پذيرش ريسک بيشتر، انتظار دارند بازدهي بيشتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورند.
💹 @FinancialMathematical
اگر بخواهيم اوراق بهادار را براساس ميزان ريسک آنها طبقه بندي کنيم، اوراق اجاره و اوراق مشارکت جزو کم ريسک ترين انواع اوراق بهادار محسوب مي شوند، زيرا حداقل بازدهي معين و تضمين شده اي را نصيب سرمايه گذاران مي کنند.
جالب است بدانيد بيشترين حجم معاملات در بورس، به معاملات سهام اختصاص دارد، تا آنجا که برخي، حتي بورس را بازار سهام مي نامند. همچنين بسياري از سرمايهگذاران باوجود آنکه مي دانند سهام در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره، ريسک بيشتري دارد، باز هم خريد و فروش سهام را به ساير اوراق بهادار، ترجيح مي دهند. شايد مهمترين دليل اين علاقهمندي، رابطه بين ريسک و بازده باشد، به اين معنا که خريداران سهام با پذيرش ريسک بيشتر، انتظار دارند بازدهي بيشتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورند.
💹 @FinancialMathematical
🔰سهام چيست؟
سهم، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است. اجازه بدهيد با يک مثال بسيار ساده توضيح بدهيم. کارخانهاي با سرمايه يک ميليارد تومان را در نظر بگيريد. اگر کل کارخانه متعلق به يک نفر باشد، تنها آن فرد مالک کارخانه به شمار ميرود. اگر چهار نفر به نسبت مساوي مالک کارخانه باشند، در آن صورت سهم هرکدام از آنها در کارخانه يک چهارم خواهد بود. حال فرض کنيد مالکيت اين کارخانه يک ميليارد توماني بين هزار نفر بصورت مساوي تقسيم شود. در اين صورت ميزان مالکيت هر يک از اين افراد در کارخانه يا به تعبير ديگر، سهم هر فرد از کارخانه يک ميليون تومان خواهد بود. (يک ميليارد تقسيم بر هزار). بنابراين، سهم در تعريف بسيار ساده، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است.
مفهوم ديگري که بلافاصله پس از مفهوم سهام با آن مواجه مي شويم، شرکت سهامي است. شرکت سهامي شرکتي است که سرمايه آن به سهام تقسيم شده است و هريک از صاحبان سهام به ميزان سهمي که دارند، در شرکت مسئوليت داشته و در سود و زيان حاصل از فعاليت شرکت نيز سهيم خواهند بود.
کارخانهاي که در مثال قبل ذکر کرديم، در واقع يک شرکت سهامي است که هزار نفر سهامدار آن هستند. اساسا شرکتهاي سهامي، زماني شکل گرفتند که بازرگانان به اين فکر افتادند تا با سهيمکردن ديگران در کسب و کار خود، علاوه بر تأمين منابع مالي موردنياز براي کسب و کار، سود و زيان احتمالي حاصل از اين کسب و کار را بين گروهي از افراد تقسيم کنند.
💹 @FinancialMathematical
سهم، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است. اجازه بدهيد با يک مثال بسيار ساده توضيح بدهيم. کارخانهاي با سرمايه يک ميليارد تومان را در نظر بگيريد. اگر کل کارخانه متعلق به يک نفر باشد، تنها آن فرد مالک کارخانه به شمار ميرود. اگر چهار نفر به نسبت مساوي مالک کارخانه باشند، در آن صورت سهم هرکدام از آنها در کارخانه يک چهارم خواهد بود. حال فرض کنيد مالکيت اين کارخانه يک ميليارد توماني بين هزار نفر بصورت مساوي تقسيم شود. در اين صورت ميزان مالکيت هر يک از اين افراد در کارخانه يا به تعبير ديگر، سهم هر فرد از کارخانه يک ميليون تومان خواهد بود. (يک ميليارد تقسيم بر هزار). بنابراين، سهم در تعريف بسيار ساده، بيانگر ميزان مالکيت فرد از يک دارايي است.
مفهوم ديگري که بلافاصله پس از مفهوم سهام با آن مواجه مي شويم، شرکت سهامي است. شرکت سهامي شرکتي است که سرمايه آن به سهام تقسيم شده است و هريک از صاحبان سهام به ميزان سهمي که دارند، در شرکت مسئوليت داشته و در سود و زيان حاصل از فعاليت شرکت نيز سهيم خواهند بود.
کارخانهاي که در مثال قبل ذکر کرديم، در واقع يک شرکت سهامي است که هزار نفر سهامدار آن هستند. اساسا شرکتهاي سهامي، زماني شکل گرفتند که بازرگانان به اين فکر افتادند تا با سهيمکردن ديگران در کسب و کار خود، علاوه بر تأمين منابع مالي موردنياز براي کسب و کار، سود و زيان احتمالي حاصل از اين کسب و کار را بين گروهي از افراد تقسيم کنند.
💹 @FinancialMathematical
✅✅چند نکته درخصوص سهام و شرکت هاي سهامي:
1- ويژگي مهمي که سهام را در مقايسه با اوراق بهادار با درآ مد ثابت مثل اوراق مشارکت و اوراق اجاره، براي سرمايهگذاران جذاب ميکند، امکان کسب سود بيشتر در ازاي پذيرش ريسک بالاتر است، زيرا اگر سرمايهگذار انتخاب مناسبي داشته باشد و سهام شرکت خوبي را انتخاب کند، ميتواند بازدهي بالاتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورد.
2- ريسک، ويژگي ذاتي سهام است، بنابراين، خريد و فروش سهام به افرادي که به هيچ عنوان توانايي و يا علاقهاي به پذيرش ريسک ندارند، توصيه نمي شود. اينگونه افراد بهتر است در اوراق بهادار با درآمد ثابت، مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره سرمايهگذاري کنند.
3- دارندگان سهام، صرفا در سود و زيان و منافع شرکت سهيم نخواهند بود، بلکه به ميزان سهمي که در اختيار دارند، در قبال تعهدات شرکت نيز مسئوليت دارند. بنابراين، لازم است سرمايه گذار قبل از خريد سهام يک شرکت، بطور کامل وضعيت آن شرکت را بررسي نمايد. البته، ذکر اين نکته لازم است که شرکتهايي که سهامشان در بورس خريد و فروش ميشود، اغلب شرکتهاي بزرگ، سودآور و داراي شرايط عمومي مناسب هستند، اما به هر حال، اين موضوع نبايد موجب شود که سرمايهگذار بدون تحليل، براي خريد يا فروش سهم تصميم بگيرد.
💹 @FinancialMathematical
1- ويژگي مهمي که سهام را در مقايسه با اوراق بهادار با درآ مد ثابت مثل اوراق مشارکت و اوراق اجاره، براي سرمايهگذاران جذاب ميکند، امکان کسب سود بيشتر در ازاي پذيرش ريسک بالاتر است، زيرا اگر سرمايهگذار انتخاب مناسبي داشته باشد و سهام شرکت خوبي را انتخاب کند، ميتواند بازدهي بالاتري در مقايسه با اوراق مشارکت و اوراق اجاره بدست آورد.
2- ريسک، ويژگي ذاتي سهام است، بنابراين، خريد و فروش سهام به افرادي که به هيچ عنوان توانايي و يا علاقهاي به پذيرش ريسک ندارند، توصيه نمي شود. اينگونه افراد بهتر است در اوراق بهادار با درآمد ثابت، مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره سرمايهگذاري کنند.
3- دارندگان سهام، صرفا در سود و زيان و منافع شرکت سهيم نخواهند بود، بلکه به ميزان سهمي که در اختيار دارند، در قبال تعهدات شرکت نيز مسئوليت دارند. بنابراين، لازم است سرمايه گذار قبل از خريد سهام يک شرکت، بطور کامل وضعيت آن شرکت را بررسي نمايد. البته، ذکر اين نکته لازم است که شرکتهايي که سهامشان در بورس خريد و فروش ميشود، اغلب شرکتهاي بزرگ، سودآور و داراي شرايط عمومي مناسب هستند، اما به هر حال، اين موضوع نبايد موجب شود که سرمايهگذار بدون تحليل، براي خريد يا فروش سهم تصميم بگيرد.
💹 @FinancialMathematical
🔰گواهي حق تقدم خريد سهام چيست؟
يکي از مزاياي سهام در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار اين است که چون سهامداران يک شرکت، در واقع به نسبت سهم خود، مالک آن شرکت محسوب ميشوند، در خريد سهام جديد شرکت نيز اولويت قرار دارند. به اين اولويت، حق تقدم خريد سهام ميگويند.
به عنوان مثال، فرض کنيد شرکت الف قصد دارد با انتشار سهام جديد در بورس، سرمايه خود را 20 درصد افزايش داده و از 10 ميليارد تومان، به 12 ميليارد تومان برساند. باتوجه به اينکه قيمت اسمي هريک از سهام شرکتهاي پذيرفته شده در بورس، 100 تومان است، بنابراين شرکت مذکور براي آنکه سرمايه خود را 2 ميليارد تومان افزايش دهد، بايد 20 ميليون سهم 100 توماني منتشر کند:
2000000000=100×20000000
طبيعتا در اين حالت، سهامداران فعلي شرکت الف براي خريد سهام جديد شرکت حق تقدم دارند و ميتوانند به ميزان 20 درصد تعداد سهام موجود خود (يعني متناسب با درصد افزايش سرمايه شرکت) سهام جديد با قيمت 100 تومان بخرند، بنابراين، اگر فردي مالک 1000 سهم شرکت الف باشد، ميتواند يعني 200 سهم جديد با قيمت اسمي 100 تومان خريـداري کند.
200=20%×1000
💹 @FinancialMathematical
يکي از مزاياي سهام در مقايسه با ساير انواع اوراق بهادار اين است که چون سهامداران يک شرکت، در واقع به نسبت سهم خود، مالک آن شرکت محسوب ميشوند، در خريد سهام جديد شرکت نيز اولويت قرار دارند. به اين اولويت، حق تقدم خريد سهام ميگويند.
به عنوان مثال، فرض کنيد شرکت الف قصد دارد با انتشار سهام جديد در بورس، سرمايه خود را 20 درصد افزايش داده و از 10 ميليارد تومان، به 12 ميليارد تومان برساند. باتوجه به اينکه قيمت اسمي هريک از سهام شرکتهاي پذيرفته شده در بورس، 100 تومان است، بنابراين شرکت مذکور براي آنکه سرمايه خود را 2 ميليارد تومان افزايش دهد، بايد 20 ميليون سهم 100 توماني منتشر کند:
2000000000=100×20000000
طبيعتا در اين حالت، سهامداران فعلي شرکت الف براي خريد سهام جديد شرکت حق تقدم دارند و ميتوانند به ميزان 20 درصد تعداد سهام موجود خود (يعني متناسب با درصد افزايش سرمايه شرکت) سهام جديد با قيمت 100 تومان بخرند، بنابراين، اگر فردي مالک 1000 سهم شرکت الف باشد، ميتواند يعني 200 سهم جديد با قيمت اسمي 100 تومان خريـداري کند.
200=20%×1000
💹 @FinancialMathematical
🔰حق تقدم، چه جذابيتي براي سهامداران فعلي شرکت دارد؟
قيمت سهام اغلب شرکتها در بورس، بيشتر از قيمت اسمي آنهاست، به عنوان مثال، اگرچه قيمت اسمي سهام شرکت الف 100 تومان است، اما ممکن است قيمت اين سهم در بورس، 150 تومان باشد. در اين صورت، قيمت بازار سهام شرکت الف، 50 تومان بيشتر از قيمت اسمي آن خواهد بود، بنابراين، سهامداران فعلي اين شرکت با خريد سهام جديد، در واقع 50 تومان به ازاي هر سهم سود بدست ميآورند، سودي که تنها به سهامداران فعلي شرکت تعلق دارد.
50 =100 - 150
💹 @FinancialMathematical
قيمت سهام اغلب شرکتها در بورس، بيشتر از قيمت اسمي آنهاست، به عنوان مثال، اگرچه قيمت اسمي سهام شرکت الف 100 تومان است، اما ممکن است قيمت اين سهم در بورس، 150 تومان باشد. در اين صورت، قيمت بازار سهام شرکت الف، 50 تومان بيشتر از قيمت اسمي آن خواهد بود، بنابراين، سهامداران فعلي اين شرکت با خريد سهام جديد، در واقع 50 تومان به ازاي هر سهم سود بدست ميآورند، سودي که تنها به سهامداران فعلي شرکت تعلق دارد.
50 =100 - 150
💹 @FinancialMathematical
🔰گواهي حق تقدم خريد سهام
حال 2 سوال پیش می آید:
1- سهامداران فعلي چگونه از تصميم شرکت براي افزايش سرمايه مطلع ميشوند؟
2- آيا سهامداران فعلي، ملزم به استفاده از حق تقدم خود هستند و درصورت استفاده نکردن از حق تقدم، از کسب سود ناشي از مابهالتفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار سهم محروم خواهند شد؟
پس از آنکه موضوع افزايش سرمايه شرکت به تصويب رسيد، موضوع در روزنامه کثيرالانتشاري که به عنوان روزنامه رسمي شرکت انتخاب شده، منتشر ميشود تا همه سهامداران از اين تصيم مطلع شوند. همچنين فرمي براي سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست ميشود تا درصورت تمايل به استفاده از حق تقدم خود براي خريد سهام جديد، فرم مذکور را تکميل و براي شرکت ارسال نمايند. به اين فرم، اصطلاحا گواهي حق تقدم خريد سهام گفته ميشود.
💹 @FinancialMathematical
حال 2 سوال پیش می آید:
1- سهامداران فعلي چگونه از تصميم شرکت براي افزايش سرمايه مطلع ميشوند؟
2- آيا سهامداران فعلي، ملزم به استفاده از حق تقدم خود هستند و درصورت استفاده نکردن از حق تقدم، از کسب سود ناشي از مابهالتفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار سهم محروم خواهند شد؟
پس از آنکه موضوع افزايش سرمايه شرکت به تصويب رسيد، موضوع در روزنامه کثيرالانتشاري که به عنوان روزنامه رسمي شرکت انتخاب شده، منتشر ميشود تا همه سهامداران از اين تصيم مطلع شوند. همچنين فرمي براي سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست ميشود تا درصورت تمايل به استفاده از حق تقدم خود براي خريد سهام جديد، فرم مذکور را تکميل و براي شرکت ارسال نمايند. به اين فرم، اصطلاحا گواهي حق تقدم خريد سهام گفته ميشود.
💹 @FinancialMathematical
✅✅سهامداران شرکت پس از دريافت گواهي حق تقدم خريد سهام، ممکن است به يکي از سه روش زير اقدام کنند:
1-فرم مذکور را در مهلت تعيين شده (که معمولا 60 روز است) تکميل و براي شرکت ارسال کنند. اين اقدام به منزله تمايل سهامدار به مشارکت در افزايش سرمايه شرکت است. بنابراين وي بايد علاوهبر تکميل فرم، مبلغ اسمي سهام را به حساب شرکت واريز نمايند تا سهام جديد، به نام آنها صادر شود.
2-برخياز سهامداران ممکن است به علت عدم اطلاع از افزايش سرمايه شرکت و يا هر دليل ديگر، در مهلت تعيين شده هيچ اقدامي نکنند. در اين حالت، شرکت پس از پايان مهلت مقرر، سهام باقيمانده را با قيمت روز بازار، در بورس فروخته و مابه التفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار را به حساب سهامداراني که از حق تقدم خود استفاده نکردهاند، واريز ميکند.
3-دسته سوم از سرمايهگذاران، افرادي هستند که گواهي حق تقدم خريد سهام خود را در بورس ميفروشند. اين گروه از سهامداران ميتوانند براي فروش گواهي حق تقدم سهام خود، به يکي از شرکتهاي کارگزاري بورس مراجعه و اين گواهي را به قيمت روز بازار، به فروش برسانند. قيمت گواهي حق تقدم در بورس، معمولا معادل تفاوت قيمت اسمي (100 تومان) و قيمت بازار سهم است. بنابراين، اگر مثلا قيمت سهام شرکت الف در بورس، 150 تومان باشد، قيمت گواهي حق تقدم خريد سهام شرکت الف در بورس، حدودا 50 تومان خواهد بود:
50 =100 - 150
طبيعتا گواهي حق تقدم خريد سهام، براي آندسته از سرمايهگذاراني که انتظار دارند قيمت سهم مذکور در آينده با افزايش مواجه شود، جذابيت دارد، زيرا با خريد اين گواهي، ميتوانند سهامدار شرکت مذکور شوند.
از آنجا که گواهي حق تقدم خريد سهام نيز همانند سهام، در بورس داد و ستد ميشود، بنابراين يک ورقه بهادار به شمار ميرود.
نکته قابل توجه اينکه در هر صورت، مزاياي ناشي از حق تقدم، به سهامداران شرکت تعلق دارند و حتي درصورت عدم استفاده آنها از حق تقدم، آنها از کسب اين مزايا محروم نخواهند شد، اگرچه برخي سهامداران ترجيح ميدهند با دريافت سهام جديد، از اين مزايا استفاده کنند و برخي ديگر، با فروش گواهي حق تقدم خود در بورس.
💹 @FinancialMathematical
1-فرم مذکور را در مهلت تعيين شده (که معمولا 60 روز است) تکميل و براي شرکت ارسال کنند. اين اقدام به منزله تمايل سهامدار به مشارکت در افزايش سرمايه شرکت است. بنابراين وي بايد علاوهبر تکميل فرم، مبلغ اسمي سهام را به حساب شرکت واريز نمايند تا سهام جديد، به نام آنها صادر شود.
2-برخياز سهامداران ممکن است به علت عدم اطلاع از افزايش سرمايه شرکت و يا هر دليل ديگر، در مهلت تعيين شده هيچ اقدامي نکنند. در اين حالت، شرکت پس از پايان مهلت مقرر، سهام باقيمانده را با قيمت روز بازار، در بورس فروخته و مابه التفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار را به حساب سهامداراني که از حق تقدم خود استفاده نکردهاند، واريز ميکند.
3-دسته سوم از سرمايهگذاران، افرادي هستند که گواهي حق تقدم خريد سهام خود را در بورس ميفروشند. اين گروه از سهامداران ميتوانند براي فروش گواهي حق تقدم سهام خود، به يکي از شرکتهاي کارگزاري بورس مراجعه و اين گواهي را به قيمت روز بازار، به فروش برسانند. قيمت گواهي حق تقدم در بورس، معمولا معادل تفاوت قيمت اسمي (100 تومان) و قيمت بازار سهم است. بنابراين، اگر مثلا قيمت سهام شرکت الف در بورس، 150 تومان باشد، قيمت گواهي حق تقدم خريد سهام شرکت الف در بورس، حدودا 50 تومان خواهد بود:
50 =100 - 150
طبيعتا گواهي حق تقدم خريد سهام، براي آندسته از سرمايهگذاراني که انتظار دارند قيمت سهم مذکور در آينده با افزايش مواجه شود، جذابيت دارد، زيرا با خريد اين گواهي، ميتوانند سهامدار شرکت مذکور شوند.
از آنجا که گواهي حق تقدم خريد سهام نيز همانند سهام، در بورس داد و ستد ميشود، بنابراين يک ورقه بهادار به شمار ميرود.
نکته قابل توجه اينکه در هر صورت، مزاياي ناشي از حق تقدم، به سهامداران شرکت تعلق دارند و حتي درصورت عدم استفاده آنها از حق تقدم، آنها از کسب اين مزايا محروم نخواهند شد، اگرچه برخي سهامداران ترجيح ميدهند با دريافت سهام جديد، از اين مزايا استفاده کنند و برخي ديگر، با فروش گواهي حق تقدم خود در بورس.
💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی
سرمایه گذاری در بورس قسمت 44
تصمیم گیری براساس اطلاعات صحیح و قابل اعتماد، لازمه موفقیت در بورس است.
💹 @FinancialMathematical
سرمایه گذاری در بورس قسمت 44
تصمیم گیری براساس اطلاعات صحیح و قابل اعتماد، لازمه موفقیت در بورس است.
💹 @FinancialMathematical
🔰معرفي قراردادهاي آتي سهام
قرارداد آتي چيست؟
با توجه به عبارت قرارداد آتي، ميتوان فهميد اولا کلمه قرارداد در اين عبارت، حاکي از نوعي رابطه قراردادي بين خريدار و فروشنده است و ثانيا، کلمه آتي در اين عبارت، نشان ميدهد قراردادي که بين فروشنده و خريدار قرارداد آتي وجود دارد، مربوط به آينده است.
با اين مقدمه، به سراغ تعريف قرارداد آتي ميرويم:
قرارداد آتي قراردادي است که براساس آن، فروشنده متعهد ميشود تعداد معيني از يک دارايي (مانند سهام) را در تاريخ مشخصي در آينده، با قيمت معين به خريدار تحويل نمايد؛ در مقابل خريدار قرارداد آتي هم متعهد ميشود دارايي موردنظر را در تاريخ تعيين شده، با قيمت معين از فروشنده اوراق، خريداري نمايد. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم:
فرض کنيد قيمت سهام شرکت "الف" هماکنون در بورس 200 تومـان است. يک سرمايهگذار را درنظر بگيريد که براساس بررسيها و مطالعات دقيق، به اين نتيجه رسيده است که قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه آينده، با 20 درصد افزايش، به 240 تومان خواهد رسيد، بنابراين، از ديد اين سرمايهگذار، خريد سهام شرکت الف ميتواند سودآوري قابل قبولي داشته باشد.
اولين گزينهاي که پيش روي اين سرمايهگذار قرار دارد، اين است که سهام مذکور را خريداري نمايد و منتظـر باشد تا پس از چهار ماه، قيمت سهم رشد کرده و سود موردنظر وي محقق شود. طبيعتا درصورتي که پيشبيني وي دقيق باشد و قيمت سهم از 200 تومان، به 240 تومان برسد، وي در مدت چهار ماه 20 درصد سود خواهد کرد.
اما اين سرمايهگذار ميتواند بجاي آنکه سهام شرکت الف را خريداري و همه پول موردنياز براي آن را پرداخت نمايد، تنها با پرداخت درصدي از اين پول، قرارداد آتي سهام شرکت الف با سررسيد چهارماهه را در بورس خريداري نمايد. براي مثال، اگر سرمايهگذار قرارداد آتي سهام شرکت الف با قيمت 220 تومان و سررسيد چهار ماهه را خريداري کند، به اين معناست که وي متعهد شده است چهار ماه بعد، تعداد معيني از سهام شرکت مذکور را با قيمت هر سهم 220 تومان، از فروشنده قرارداد آتي، خريداري نمايد.
طبيعتا درصورتي که پيشبيني اين سرمايهگذار درست باشد و قيمت سهم شرکت الف در چهار ماه بعد، به 240 تومان برسد، وي به ازاي هر سهم 20 تومان سود خواهد کرد (20=220-240)، اما اگر به هر دليل اگر قيمت سهم در چهار ماه بعد، کمتر از مبلغ ذکر شده در قرارداد آتي يعني 220 تومان باشد، اين سرمايهگذار متحمل زيان خواهد شد.
💹 @FinancialMathematical
قرارداد آتي چيست؟
با توجه به عبارت قرارداد آتي، ميتوان فهميد اولا کلمه قرارداد در اين عبارت، حاکي از نوعي رابطه قراردادي بين خريدار و فروشنده است و ثانيا، کلمه آتي در اين عبارت، نشان ميدهد قراردادي که بين فروشنده و خريدار قرارداد آتي وجود دارد، مربوط به آينده است.
با اين مقدمه، به سراغ تعريف قرارداد آتي ميرويم:
قرارداد آتي قراردادي است که براساس آن، فروشنده متعهد ميشود تعداد معيني از يک دارايي (مانند سهام) را در تاريخ مشخصي در آينده، با قيمت معين به خريدار تحويل نمايد؛ در مقابل خريدار قرارداد آتي هم متعهد ميشود دارايي موردنظر را در تاريخ تعيين شده، با قيمت معين از فروشنده اوراق، خريداري نمايد. اجازه بدهيد با يک مثال توضيح دهيم:
فرض کنيد قيمت سهام شرکت "الف" هماکنون در بورس 200 تومـان است. يک سرمايهگذار را درنظر بگيريد که براساس بررسيها و مطالعات دقيق، به اين نتيجه رسيده است که قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه آينده، با 20 درصد افزايش، به 240 تومان خواهد رسيد، بنابراين، از ديد اين سرمايهگذار، خريد سهام شرکت الف ميتواند سودآوري قابل قبولي داشته باشد.
اولين گزينهاي که پيش روي اين سرمايهگذار قرار دارد، اين است که سهام مذکور را خريداري نمايد و منتظـر باشد تا پس از چهار ماه، قيمت سهم رشد کرده و سود موردنظر وي محقق شود. طبيعتا درصورتي که پيشبيني وي دقيق باشد و قيمت سهم از 200 تومان، به 240 تومان برسد، وي در مدت چهار ماه 20 درصد سود خواهد کرد.
اما اين سرمايهگذار ميتواند بجاي آنکه سهام شرکت الف را خريداري و همه پول موردنياز براي آن را پرداخت نمايد، تنها با پرداخت درصدي از اين پول، قرارداد آتي سهام شرکت الف با سررسيد چهارماهه را در بورس خريداري نمايد. براي مثال، اگر سرمايهگذار قرارداد آتي سهام شرکت الف با قيمت 220 تومان و سررسيد چهار ماهه را خريداري کند، به اين معناست که وي متعهد شده است چهار ماه بعد، تعداد معيني از سهام شرکت مذکور را با قيمت هر سهم 220 تومان، از فروشنده قرارداد آتي، خريداري نمايد.
طبيعتا درصورتي که پيشبيني اين سرمايهگذار درست باشد و قيمت سهم شرکت الف در چهار ماه بعد، به 240 تومان برسد، وي به ازاي هر سهم 20 تومان سود خواهد کرد (20=220-240)، اما اگر به هر دليل اگر قيمت سهم در چهار ماه بعد، کمتر از مبلغ ذکر شده در قرارداد آتي يعني 220 تومان باشد، اين سرمايهگذار متحمل زيان خواهد شد.
💹 @FinancialMathematical
🔰معرفي قراردادهاي آتي سهام
اولين سوالي که ممکن است براي شما بوجود آمده باشد که تفاوت خريد سهام، با خريد قرارداد آتي سهام چيست؟
براي خريد سهام، سرمايهگذار بايد همه پول را بپردازد، اما در خريد قرارداد آتي سهام، سرمايهگذار تنها با پرداخت درصدي از پول که به عنوان وجه تضمين توسط بورس اخذ ميشود، ميتواند مطمئن باشد که سهام موردنظر خود را در تاريخ تعيين شده، با قيمت مندرج در قرارداد خريداري خواهد کرد. وجه تضمين هم دقيقا به اين علت، توسط بورس از خريدار و فروشنده قراردادهاي آتي دريافت ميشود که طرفين قرارداد به تعهدات خود مبنيبر تحويل سهام، با قيمت مشخص در تاريخ تعيين شده، پايبند باشند.
دومين سوال اين است که اگر قرارداد آتي، چنين مزيتي دارد که سرمايهگذار تنها با پرداخت درصدي از پول، ميتواند کل سود ناشي از افزايش قيمت سهام را بدست آورد، چرا تنها تعداد بسيار محدودي از سرمايهگذاران در قراردادهاي آتي، سرمايهگذاري ميکنند؟
با توجه به مثال پیشین، فرض کنيد پيشبيني سرمايهگذار مبنيبر اينکه قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه بعد به 240 تومان برسد، محقق نشود و بجاي آن، قيمت سهم به 180 تومان کاهش يابد. در اين حالت، سرمايهگذار نه تنها سود بدست نخواهد آورد، بلکه متحمل زيان 40 تومان نيز خواهد شد، زيرا وي متعهد شده است در تاريخ مذکور، تعداد معيني از سهام شرکت الف را با قيمت 220 تومان بخرد، درحاليکه قيمت اين سهم در بورس، هماکنون 180 تومان است: 40 = 180 - 220
بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب سود در قراردادهاي آتي بيشتر است، احتمال کسب زيان براثر پيشبيني نادرست قيمت سهام در آينده نيز در قراردادهاي آتي، بيشتر از ساير انواع اوراق بهادار است و بنابراين، ممکن است سرمايهگذار به علت پيشبيني نادرست قيمت سهم، متحمل زياني سنگين در مقايسه با مبلغ سرمايهگذاري خود شود، بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب بازده در قراردادهاي آتي بيشتر از سهام است، ريسک اين اوراق نيز در مقايسه با سهام، بسيار بيشتر است.
در بازار سرمايه ايران، قرارداد آتي صرفا محدود به سهام نيست، بلکه در بورس کالاي ايران نيز قراردادهاي آتي سکه بهار آزادي داد و ستد ميشود و جالب اينکه حجم معاملات قراردادهاي آتي سکه طلا در بورس کالاي ايران، بسيار بيشتر از حجم معاملات قراردادهاي آتي سهام است.
💹 @FinancialMathematical
اولين سوالي که ممکن است براي شما بوجود آمده باشد که تفاوت خريد سهام، با خريد قرارداد آتي سهام چيست؟
براي خريد سهام، سرمايهگذار بايد همه پول را بپردازد، اما در خريد قرارداد آتي سهام، سرمايهگذار تنها با پرداخت درصدي از پول که به عنوان وجه تضمين توسط بورس اخذ ميشود، ميتواند مطمئن باشد که سهام موردنظر خود را در تاريخ تعيين شده، با قيمت مندرج در قرارداد خريداري خواهد کرد. وجه تضمين هم دقيقا به اين علت، توسط بورس از خريدار و فروشنده قراردادهاي آتي دريافت ميشود که طرفين قرارداد به تعهدات خود مبنيبر تحويل سهام، با قيمت مشخص در تاريخ تعيين شده، پايبند باشند.
دومين سوال اين است که اگر قرارداد آتي، چنين مزيتي دارد که سرمايهگذار تنها با پرداخت درصدي از پول، ميتواند کل سود ناشي از افزايش قيمت سهام را بدست آورد، چرا تنها تعداد بسيار محدودي از سرمايهگذاران در قراردادهاي آتي، سرمايهگذاري ميکنند؟
با توجه به مثال پیشین، فرض کنيد پيشبيني سرمايهگذار مبنيبر اينکه قيمت سهام شرکت الف در چهار ماه بعد به 240 تومان برسد، محقق نشود و بجاي آن، قيمت سهم به 180 تومان کاهش يابد. در اين حالت، سرمايهگذار نه تنها سود بدست نخواهد آورد، بلکه متحمل زيان 40 تومان نيز خواهد شد، زيرا وي متعهد شده است در تاريخ مذکور، تعداد معيني از سهام شرکت الف را با قيمت 220 تومان بخرد، درحاليکه قيمت اين سهم در بورس، هماکنون 180 تومان است: 40 = 180 - 220
بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب سود در قراردادهاي آتي بيشتر است، احتمال کسب زيان براثر پيشبيني نادرست قيمت سهام در آينده نيز در قراردادهاي آتي، بيشتر از ساير انواع اوراق بهادار است و بنابراين، ممکن است سرمايهگذار به علت پيشبيني نادرست قيمت سهم، متحمل زياني سنگين در مقايسه با مبلغ سرمايهگذاري خود شود، بنابراين، به همان اندازه که احتمال کسب بازده در قراردادهاي آتي بيشتر از سهام است، ريسک اين اوراق نيز در مقايسه با سهام، بسيار بيشتر است.
در بازار سرمايه ايران، قرارداد آتي صرفا محدود به سهام نيست، بلکه در بورس کالاي ايران نيز قراردادهاي آتي سکه بهار آزادي داد و ستد ميشود و جالب اينکه حجم معاملات قراردادهاي آتي سکه طلا در بورس کالاي ايران، بسيار بيشتر از حجم معاملات قراردادهاي آتي سهام است.
💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی
سرمایه گذاری در بورس قسمت 45
برای موفقیت در بورس آگاهانه و براساس اطلاعات تصمیم بگیرید.
💹 @FinancialMathematical
سرمایه گذاری در بورس قسمت 45
برای موفقیت در بورس آگاهانه و براساس اطلاعات تصمیم بگیرید.
💹 @FinancialMathematical
🔰انواع ريسکهايي که سرمايهگذار با آن مواجه است- بخش دوم
1- ريسک نرخ سود:
فرض كنيد شما قصد داريد بين خريد اوراق مشاركت با نرخ سود ثابت 20 درصد و خريد سهام با بازده مورد انتظار 30 درصد، يك گزينه را انتخاب كنيد. اگر تمايل به پذيرش ريسك داشته باشيد، احتمالا سهام را انتخاب ميكنيد، چون انتظار داريد بازدهي بيشتري نصيب شما كند. حال فرض كنيد بانك مركزي تصميم بگيرد نرخ سود اوراق مشاركت را از 20 درصد به 30 درصد افزايش دهد. در اين صورت، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ درحاليكه شما با پذيرش ريسك و خريد سهام، انتظار داريد 30 درصد بازدهي بدست آوريد، فرد ديگري بدون آنكه ريسكي متحمل شود، ميتواند اقدام به خريد اوراق مشاركت جديد نمايد و همان 30 درصد بازدهي را، البته به صورت تضمين شده بدست آورد. در اين حالت، شما در واقع با ريسك جديدي مواجه خواهيد شد كه از آن، به ريسك نرخ سود تعبير ميشود.
2- ريسك تورم:
فرض كنيد نرخ تورم ساليانه، 15 درصد است و شما سهامي را خريداري كردهايد كه انتظار داريد در پايان سال، حداقل 40 درصد بازدهي براي شما داشته باشد. با توجه به اين ميزان نرخ تورم، بازدهي 40 درصدي براي شما مطلوبيت دارد، چون حداقل 25 درصد بيشتر از نرخ تورم است. حال اگر به هر دليلي، نرخ تورم ساليانه از 15 درصد به 30 درصد افزايش يابد، طبيعتا ممكن است ديگر بازدهي 40 درصدي، آنهم براي يك سرمايهگذاريِ داراي ريسك مثل خريد سهام براي شما مطلوب نباشد، چون حتي به فرض كسب 40 درصد بازدهي از سهام، قيمتها آنقدر افزايش يافته است كه ديگر اين ميزان بازدهي، آنهم براي يك سرمايهگذاري داراي ريسك چندان جذاب نيست. به ريسك ناشي از افزايش نرخ تورم، ريسك تورم گفته ميشود.
3- ريسک مالي:
اگر شركتي كه سهام آن را خريداري ميكنيد، حجم زيادي وام از بانك دريافت كرده باشد، طبيعتا بايد اصل و سود وام دريافتي را در يك دوره مشخص به بانك پرداخت كند، بنابراين با تعهدات زيادي مواجه خواهد بود. هر اندازه اين تعهدات بيشتر باشد، ريسك مالي شركت بيشتر خواهد بود و بنابراين سهامداران چنين شركتي نيز در معرض ريسك بالاتري قرار دارند.
4- ريسک نقدشوندگي:
يكي از ويژگيهاي مهم يك دارايي خوب، اين است كه به سرعت به پول نقد تبديل شود. فرض كنيد سال گذشته، سهام شركتي را خريداري كردهايد و حالا به پول نياز داريد، اما بهعلت عملكرد نامناسب شركت، اين سهم در بورس خريداري (كه به سرعت آن را بخرد) نداشته باشد؛ در اين صورت، شما با ريسكي به نام ريسك نقدشوندگي مواجه خواهيد شد.البته در اغلب اوقات، شما ميتوانيد با قيمتِ اندكي پايينتر سهام خود را بفروشيد ولي ممكن است اين موضوع مطلوب شما نباشد.
💹 @FinancialMathematical
1- ريسک نرخ سود:
فرض كنيد شما قصد داريد بين خريد اوراق مشاركت با نرخ سود ثابت 20 درصد و خريد سهام با بازده مورد انتظار 30 درصد، يك گزينه را انتخاب كنيد. اگر تمايل به پذيرش ريسك داشته باشيد، احتمالا سهام را انتخاب ميكنيد، چون انتظار داريد بازدهي بيشتري نصيب شما كند. حال فرض كنيد بانك مركزي تصميم بگيرد نرخ سود اوراق مشاركت را از 20 درصد به 30 درصد افزايش دهد. در اين صورت، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ درحاليكه شما با پذيرش ريسك و خريد سهام، انتظار داريد 30 درصد بازدهي بدست آوريد، فرد ديگري بدون آنكه ريسكي متحمل شود، ميتواند اقدام به خريد اوراق مشاركت جديد نمايد و همان 30 درصد بازدهي را، البته به صورت تضمين شده بدست آورد. در اين حالت، شما در واقع با ريسك جديدي مواجه خواهيد شد كه از آن، به ريسك نرخ سود تعبير ميشود.
2- ريسك تورم:
فرض كنيد نرخ تورم ساليانه، 15 درصد است و شما سهامي را خريداري كردهايد كه انتظار داريد در پايان سال، حداقل 40 درصد بازدهي براي شما داشته باشد. با توجه به اين ميزان نرخ تورم، بازدهي 40 درصدي براي شما مطلوبيت دارد، چون حداقل 25 درصد بيشتر از نرخ تورم است. حال اگر به هر دليلي، نرخ تورم ساليانه از 15 درصد به 30 درصد افزايش يابد، طبيعتا ممكن است ديگر بازدهي 40 درصدي، آنهم براي يك سرمايهگذاريِ داراي ريسك مثل خريد سهام براي شما مطلوب نباشد، چون حتي به فرض كسب 40 درصد بازدهي از سهام، قيمتها آنقدر افزايش يافته است كه ديگر اين ميزان بازدهي، آنهم براي يك سرمايهگذاري داراي ريسك چندان جذاب نيست. به ريسك ناشي از افزايش نرخ تورم، ريسك تورم گفته ميشود.
3- ريسک مالي:
اگر شركتي كه سهام آن را خريداري ميكنيد، حجم زيادي وام از بانك دريافت كرده باشد، طبيعتا بايد اصل و سود وام دريافتي را در يك دوره مشخص به بانك پرداخت كند، بنابراين با تعهدات زيادي مواجه خواهد بود. هر اندازه اين تعهدات بيشتر باشد، ريسك مالي شركت بيشتر خواهد بود و بنابراين سهامداران چنين شركتي نيز در معرض ريسك بالاتري قرار دارند.
4- ريسک نقدشوندگي:
يكي از ويژگيهاي مهم يك دارايي خوب، اين است كه به سرعت به پول نقد تبديل شود. فرض كنيد سال گذشته، سهام شركتي را خريداري كردهايد و حالا به پول نياز داريد، اما بهعلت عملكرد نامناسب شركت، اين سهم در بورس خريداري (كه به سرعت آن را بخرد) نداشته باشد؛ در اين صورت، شما با ريسكي به نام ريسك نقدشوندگي مواجه خواهيد شد.البته در اغلب اوقات، شما ميتوانيد با قيمتِ اندكي پايينتر سهام خود را بفروشيد ولي ممكن است اين موضوع مطلوب شما نباشد.
💹 @FinancialMathematical
🔰انواع ريسکهايي که سرمايهگذار با آن مواجه است- بخش دوم
5- ريسک نرخ ارز:
نرخ ارز يكي از مسائلي است كه به صورت مستقيم بر وضعيت و سودآوري شركتها تأثير ميگذارد. براي مثال، فرض كنيد شركتي كه سهام آن را خريداري كردهايد، بخش عمدهاي از مواد اوليه موردنياز خود براي توليد را از خارج كشور خريداري ميكند. وقتي نرخ ارز افزايش پيدا ميكند، شركت بايد هزينه بيشتري براي واردات مواد اوليه بپردازد و طبيعتا با افزايش هزينههاي شركت، ميزان سودآوري شركت و به دنبال آن، قيمت سهام آن كاهش خواهد يافت. بنابراين، نوسانات نرخ ارز بهعنوان يكي از ريسكهاي سرمايهگذاري، مورد توجه سرمايهگذاران است.
6- ريسک سياسي:
عدم ثبات در اوضاع سياسي (كه به مسائل اقتصادي كشور آسيب بزند) به طور مستقيم بر عملكرد بنگاههاي اقتصادي فعال در آن كشور تأثير ميگذارد. هر اندازه بيثباتي سياسي و اقتصادي در يك كشور افزايش يابد، عملكرد بنگاههاي اقتصادي بيشتر با مشكل مواجه خواهد شد و اين مشكل، افت قيمت سهام آنها را درپي دارد. به اين ريسك، ريسك سياسي يا اصطلاحا ريسك كشور ميگويند.
7- ريسك تجاري:
تصور كنيد سهام يك شركت خودروسازي داخلي را خريداري كردهايد. تا پيش از اين، دولت تعرفه واردات بسيار بالايي براي خودروهاي خارجي وضع كرده بود، به نحوي كه براي مثال، خودرويي كه در خارج از كشور 10 هزار دلار ارزش دارد، در داخل با قيمتي بالغ بر 40 ميليون تومان به فروش ميرسد. در چنين شرايطي، خودروهاي داخلي به علت قيمت پايين آنها مشتريان زيادي دارد و بنابراين، ميزان فروش و سودآوري خودروسازان داخلي قابل قبول است. حال فرض كنيد دولت تعرفه واردات خودرو را تا حد زيادي كاهش دهد؟ چه اتفاقي رخ ميدهد؟ طبيعتا قيمت خودروهاي خارجي به قيمت خودروهاي داخلي نزديكتر ميشود، بنابراين قدرت انتخاب مشتريان افزايش مييابد و در چنين شرايطي، ممكن است گروهي از مشتريان، خودروهاي خارجي را ترجيح دهند. بنابراين، ميزان فروش و سود صنعت خودروسازي كاهش خواهد يافت. به اين ريسك كه در واقع، به يك صنعت خاص ارتباط پيدا ميكند، ريسك تجاري ميگويند.
💹 @FinancialMathematical
5- ريسک نرخ ارز:
نرخ ارز يكي از مسائلي است كه به صورت مستقيم بر وضعيت و سودآوري شركتها تأثير ميگذارد. براي مثال، فرض كنيد شركتي كه سهام آن را خريداري كردهايد، بخش عمدهاي از مواد اوليه موردنياز خود براي توليد را از خارج كشور خريداري ميكند. وقتي نرخ ارز افزايش پيدا ميكند، شركت بايد هزينه بيشتري براي واردات مواد اوليه بپردازد و طبيعتا با افزايش هزينههاي شركت، ميزان سودآوري شركت و به دنبال آن، قيمت سهام آن كاهش خواهد يافت. بنابراين، نوسانات نرخ ارز بهعنوان يكي از ريسكهاي سرمايهگذاري، مورد توجه سرمايهگذاران است.
6- ريسک سياسي:
عدم ثبات در اوضاع سياسي (كه به مسائل اقتصادي كشور آسيب بزند) به طور مستقيم بر عملكرد بنگاههاي اقتصادي فعال در آن كشور تأثير ميگذارد. هر اندازه بيثباتي سياسي و اقتصادي در يك كشور افزايش يابد، عملكرد بنگاههاي اقتصادي بيشتر با مشكل مواجه خواهد شد و اين مشكل، افت قيمت سهام آنها را درپي دارد. به اين ريسك، ريسك سياسي يا اصطلاحا ريسك كشور ميگويند.
7- ريسك تجاري:
تصور كنيد سهام يك شركت خودروسازي داخلي را خريداري كردهايد. تا پيش از اين، دولت تعرفه واردات بسيار بالايي براي خودروهاي خارجي وضع كرده بود، به نحوي كه براي مثال، خودرويي كه در خارج از كشور 10 هزار دلار ارزش دارد، در داخل با قيمتي بالغ بر 40 ميليون تومان به فروش ميرسد. در چنين شرايطي، خودروهاي داخلي به علت قيمت پايين آنها مشتريان زيادي دارد و بنابراين، ميزان فروش و سودآوري خودروسازان داخلي قابل قبول است. حال فرض كنيد دولت تعرفه واردات خودرو را تا حد زيادي كاهش دهد؟ چه اتفاقي رخ ميدهد؟ طبيعتا قيمت خودروهاي خارجي به قيمت خودروهاي داخلي نزديكتر ميشود، بنابراين قدرت انتخاب مشتريان افزايش مييابد و در چنين شرايطي، ممكن است گروهي از مشتريان، خودروهاي خارجي را ترجيح دهند. بنابراين، ميزان فروش و سود صنعت خودروسازي كاهش خواهد يافت. به اين ريسك كه در واقع، به يك صنعت خاص ارتباط پيدا ميكند، ريسك تجاري ميگويند.
💹 @FinancialMathematical
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_بورسی
سرمایه گذاری در بورس قسمت 46
قبل از سرمایه گذاری در بورس با مفاهیم رایج در بازار سرمایه آشنا شوید.
💹 @FinancialMathematical
سرمایه گذاری در بورس قسمت 46
قبل از سرمایه گذاری در بورس با مفاهیم رایج در بازار سرمایه آشنا شوید.
💹 @FinancialMathematical
HTML Embed Code: