Channel: 「عــشــق و غــزل」
اونجا که فاضل نظری میگه :
شاخهای خشکید و از چنگ شکوفایی گریخت
خوشبهحال هرکه از غمهای دنیایی گریخت
همنشینی با کسی دلتنگیام را کم نکرد
کاش میشد لحظهای از دست تنهایی گریخت
بیوفایی شد جواب مهربانی، حیف شد
خواستی از پای آهو بند بگشایی گریخت
هرکه حسنی داشت راهش را زلیخایی گرفت
ماهرویی کو که از تاوان زیبایی گریخت
رود روزی از خودش پرسید هجرت تا کجا؟
بعد شد مرداب و از بیهودهپیمایی گریخت
با طناب مرگ بیرون آمد از گودال عمر
ماهی دلمرده از تنگ تماشایی گریخت
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
شاخهای خشکید و از چنگ شکوفایی گریخت
خوشبهحال هرکه از غمهای دنیایی گریخت
همنشینی با کسی دلتنگیام را کم نکرد
کاش میشد لحظهای از دست تنهایی گریخت
بیوفایی شد جواب مهربانی، حیف شد
خواستی از پای آهو بند بگشایی گریخت
هرکه حسنی داشت راهش را زلیخایی گرفت
ماهرویی کو که از تاوان زیبایی گریخت
رود روزی از خودش پرسید هجرت تا کجا؟
بعد شد مرداب و از بیهودهپیمایی گریخت
با طناب مرگ بیرون آمد از گودال عمر
ماهی دلمرده از تنگ تماشایی گریخت
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
لباس بى وفايى را به دست خود تنت كردم
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم
خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم
تو رفتى با خدا باشى ، خدا در چشم من گم شد
از آن وقتى كه تسبيح خودم را گردنت كردم
تمام خاطراتت را همان روزى كه مى رفتى
به قلبم دوختم ، سنجاق بر پيراهنت كردم
تو تك كبريت امّيدم در اوج بى كسى بودى
تو را اى عشق با اميدوارى روشنت كردم
چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من
به رغم كوششى كه در بدست آوردنت كردم ؟
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم
خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم
تو رفتى با خدا باشى ، خدا در چشم من گم شد
از آن وقتى كه تسبيح خودم را گردنت كردم
تمام خاطراتت را همان روزى كه مى رفتى
به قلبم دوختم ، سنجاق بر پيراهنت كردم
تو تك كبريت امّيدم در اوج بى كسى بودى
تو را اى عشق با اميدوارى روشنت كردم
چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من
به رغم كوششى كه در بدست آوردنت كردم ؟
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
مادربزرگم حرف قشنگی میزد؛ میگفت:
"هوا که خنک بشه درختهایی که سایه میندازن فراموش میشن...
درست مثل آدمهایی که کارشون باهات تموم میشه."
الان حرفش رو درک میکنم :)
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
"هوا که خنک بشه درختهایی که سایه میندازن فراموش میشن...
درست مثل آدمهایی که کارشون باهات تموم میشه."
الان حرفش رو درک میکنم :)
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
My Heart Will Go On
Celine Dion
این آهنگ مثل دریا میمونه؛ مواظب باش غرق نشی توش 🌊✨
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
「عــشــق و غــزل」
Celine Dion – My Heart Will Go On
"Every night in my dreams, I see you I feel you" 🌊🌈🫧
Shahneshine Ghalbam
Evan Band
صرفا جهت ارامش روحتون؛ به لازمه هنذفری🍃💎
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
Shahe Delam
Reza Radan
اهنگ ايراني خفن كه جنيفر باهاش رقصيد💃🏻😍
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
تاریخ تولدتون رو وارد کنید
ببینین چی نشون میده
birth.carbalad.com
خیلی جذابه لذت ببرید وبه
دوستان خوبتون ارسال فرمائید.
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
ببینین چی نشون میده
birth.carbalad.com
خیلی جذابه لذت ببرید وبه
دوستان خوبتون ارسال فرمائید.
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
میرسد و نمیرسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
چرخ شنید نالهام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره میکند آینه جمال من
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
ناله زیر و زار من زارتر است هر زمان بس که به هجر میدهد عشق تو گوشمال من
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
میرسد و نمیرسد نوبت اتصال من
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
چرخ شنید نالهام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره میکند آینه جمال من
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
اونجا که خیام میگه:
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
خواستم عاطفه را با غزلی ساز کنم
نام زیبای باران را با غزل آغاز کنم
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
نام زیبای باران را با غزل آغاز کنم
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
باز باران عاشقانه
نغمه های بیکرانه
می خورد بر سقف قلبم
یادم آرد روی ماهت
یک شبی از فصل زمستان
دست در دستت سپردم
عشق بودو یک خیابان
حال من خوش بود اما
ثانیه آنرا عوض کرد
عشق من را سفت بقل کرد
دستم از دستت رها شد
من برایت یک شما شد
باز باران عاشقانه
بی لفظ های بی ترانه
می خورد بر پشت چشمم
من که یه شاعر نبودم
زجر عشقت شاعرم کرد
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
نغمه های بیکرانه
می خورد بر سقف قلبم
یادم آرد روی ماهت
یک شبی از فصل زمستان
دست در دستت سپردم
عشق بودو یک خیابان
حال من خوش بود اما
ثانیه آنرا عوض کرد
عشق من را سفت بقل کرد
دستم از دستت رها شد
من برایت یک شما شد
باز باران عاشقانه
بی لفظ های بی ترانه
می خورد بر پشت چشمم
من که یه شاعر نبودم
زجر عشقت شاعرم کرد
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
فاضل نظری در مورد رابطه یه آدم عاشق با یه آدم عاقل یه غزل داره که میگه:
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست
که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست
چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟
همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست
اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشایی ست
شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست
کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ من
صدای پر زدن مرغ های دریایی ست
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست
که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست
چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟
همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست
اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشایی ست
شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست
کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ من
صدای پر زدن مرغ های دریایی ست
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
هرگز نخواستی نفسی باورم کنی
یا با نسیم مهر شکوفاترم کنی
وقتی تمام قد غزلی عاشقانهام
حق است این که خوانده شوم، از برم کنی
میشد بجای اخم که آن هم غنیمتی است
با خندهای ملیح نمک پرورم کنی
آتش به اختیاری و آتش به جان منم
چیزی نمانده است که خاکسترم کنی
هر چند ثبت، این غزلم شد به نام تو
یک اشتباه بود نشستن به بام تو
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
یا با نسیم مهر شکوفاترم کنی
وقتی تمام قد غزلی عاشقانهام
حق است این که خوانده شوم، از برم کنی
میشد بجای اخم که آن هم غنیمتی است
با خندهای ملیح نمک پرورم کنی
آتش به اختیاری و آتش به جان منم
چیزی نمانده است که خاکسترم کنی
هر چند ثبت، این غزلم شد به نام تو
یک اشتباه بود نشستن به بام تو
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
اونجا که ابوسعید ابوالخیر میگه:
ای دلبر ما مباش بی دل بر ما
یک دلبر ما به که دوصد دل بر ما
نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما
یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
ای دلبر ما مباش بی دل بر ما
یک دلبر ما به که دوصد دل بر ما
نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما
یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
•••┈✾~😍~✾┈•••
دوست دارم به لبت حرف دلم را بزنم
زیر آن نامه ی سرخ لبت امضا بزنم
یک طرف وسوسه هست و طرفی شرم و حیا
مانده ام بین دو راهی، نزنم یا بزنم؟!
لب و پیشانی و گونه، به کدامش بزنم؟!
خانم اصلا تو بگو تا به همان جا بزنم!
حافظ از ساغر و می گفت؛ ولی من باید
نوع امروزیِ آن ،ککتل و ودکا بزنم!
لب تو برق سه فازی ست که بد میگیرد
لب نباید به چنین جسم رسانا بزنم؟!
کار من عین ثواب است اگر با تسبیح
بوسه ها را بشمارم سی و سه تا بزنم!
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
دوست دارم به لبت حرف دلم را بزنم
زیر آن نامه ی سرخ لبت امضا بزنم
یک طرف وسوسه هست و طرفی شرم و حیا
مانده ام بین دو راهی، نزنم یا بزنم؟!
لب و پیشانی و گونه، به کدامش بزنم؟!
خانم اصلا تو بگو تا به همان جا بزنم!
حافظ از ساغر و می گفت؛ ولی من باید
نوع امروزیِ آن ،ککتل و ودکا بزنم!
لب تو برق سه فازی ست که بد میگیرد
لب نباید به چنین جسم رسانا بزنم؟!
کار من عین ثواب است اگر با تسبیح
بوسه ها را بشمارم سی و سه تا بزنم!
✦•┈❁🌸🍃❁┈•✦❀
بَرایِ حألِ دِلَمْ کَمْی غَزَلْ لٌطفاََ،،،
HTML Embed Code: