TG Telegram Group Link
Channel: ECONOMY | اقتصاد
Back to Bottom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : تغییر در تقاضا در مقابل تغییر در مقدار تقاضا
▪️قسمت: 12-7
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰 فقط رشد و فقط رشد
✍️ دکتر تایلر کوئن

در میان همه کتاب‌هایی که درباره اقتصاد نوشته می‌شود، «دلبستگی‌های لجوجانه» کتابی است که تلاش می‌کند به ما بفهماند تنها یک هدف است که باید بیش از همه مورد توجه قرار گیرد؛ «حداکثرسازی رشد اقتصادی پایدار». آقای کوئن می‌گوید؛ البته هیچ ایرادی ندارد اگر سیاستمداران تمایل دارند به سایر معضلات اجتماعی توجه کنند، اما تا آنجا که به رفاه نوع بشر مربوط می‌شود هیچ راه بهتری جز رشد اقتصادی وجود ندارد. این نوشته به مرور و بررسی کتاب «دلبستگی‌های لجوجانه» نوشته تایلر کوئن می‌پردازد. چرا خواندن این کتاب مهم است؟

پیچیدگی دنیای مدرن باعث شده است ما در انتخاب آنچه ارزش توجه دارد دچار مشکل شویم. همگی ما از وجود مشکلات بسیار آگاهیم، با این‌حال هیچ‌یک از ما با اطمینان نمی‌دانیم که در میزان اهمیت کدام یک از مشکلات بیش از اندازه بزرگ‌نمایی شده است، یا کدام یک از توجه ما غافل مانده‌اند، برای کدام یک راه‌حل وجود دارد و کدام‌یک با دخالت ما تنها به شرایط وخیم‌تری می‌روند. وجود رسانه‌های پررونق و رسانه‌های اجتماعی که در آن اطلاعات و باورها با تکرار تقویت می‌شوند، دستیابی افراد به اطلاعات بی‌طرفانه و عاری از جهت‌گیری را دچار تردید کرده؛ امری که شرایط موجود را وخیم‌تر می‌کند.

تایلر کوئن، اقتصاددان دانشگاه جرج میسون، با کتاب «دلبستگی‌های لجوجانه» در این چشم‌انداز مملو از نااطمینانی‌های ناامیدکننده، با ارائه راهکاری بد وارد می‌شود.

آن‌طور که او در این کتاب استدلال می‌کند، یک هدف است که باید بیش از همه مورد توجه قرار گیرد: حداکثرسازی رشد اقتصادی پایدار. البته هیچ ایرادی ندارد اگر شما تمایل دارید به سایر معضلات اجتماعی توجه کنید، اما تا آنجا که به رفاه نوع بشر مربوط می‌شود هیچ راه بهتری از بیشینه‌سازی رشد وجود ندارد. در واقع، با پیگیری هدف‌هایی به جز این، نتیجه به‌دست‌آمده حتی نزدیک به نتیجه مطلوب نخواهد بود.

استدلال کوئن بر مبنای سه فرض اصلی بنا شده است. اولین فرض او این است که ثروت بهترین چیزی است که انسان‌ها تاکنون پدید آورده‌اند. اگر شما از زندگی بعد از سن 30‌سالگی، از نمردن از گرسنگی و قحطی، از اینکه لازم نیست لباس‌های خود را با دست بشویید، از اینکه می‌توانید با عزیزانتان با موبایل صحبت کنید، از وجود وسایل تهویه مطبوع و از داشتن وقت آزاد برای خواندن مقاله‌هایی چون این لذت می‌برید، در واقع شما از وجود ثروت منتفع شده‌اید، یا از افراد، موسسات یا ایده‌هایی که آن را به وجود آورده‌اند، که شایان قدردانی هستند.

باید توجه شود که برای رشد و شکوفایی انسان، اصول و ارزش‌های دیگری نیز از اهمیت برخوردارند. انسان‌ها نیاز به ارزش‌هایی چون عدالت، حقوق بشر و احساس رضایت دارند؛ با این‌حال، حتی برآورد کردن این ارزش‌ها که به نظر می‌رسد ارتباطی با ثروت ندارند، در گرو دستیابی به ثروت هستند. آنطور که استیون پینکر در کتاب خود با عنوان «روشنگری در عصر حاضر» عنوان می‌کند، تولید ناخالص داخلی با هر شاخصی از شکوفایی انسانی، شامل طول عمر، سلامتی، تغذیه، صلح، آزادی، حقوق بشر، بردباری و حتی سطح رضایت از زندگی مرتبط است.

فرض دوم کوئن به نتایج شگفت‌انگیز رشد نمایی اشاره دارد. اگر دو دلار را در اولین مربع یک تخته شطرنج 8 در 8 قرار دهیم، چهار دلار را در مربع دوم، هشت دلار را در مربع سوم و همینطور ادامه دهیم، در مربع آخر این تخته بیش از تمامی چمن‌های موجود در سطح کره زمین اسکناس دلار خواهد بود. حال اگر مربع‌های یک تخته شطرنج را با سال‌های پشت سر هم جایگزین کنیم، و اسکناس دلار را با واحدهای «فزون بر ثروت» (عنوانی که کوئن برای اشاره به تولید ناخالص داخلی به علاوه کالاهای غیر قابل اندازه‌گیری مانند زمان استراحت و امکانات محیطی استفاده می‌کند) جایگزین کنیم، همانند اسکانس‌های دلار که در تخته شطرنج با سرعتی باورنکردنی انباشته شدند، «فزون بر ثروت» در طی زمان با سرعتی باورنکردنی انباشته خواهد شد.

تفاوت میان تخته شطرنج و ثروت جهانی در این است که بر خلاف روند دو برابر شدن قابل پیش‌بینی اسکناس‌های دلار در هر مربع تخته شطرنج، نرخ رشد اقتصادی هر‌ساله تا میزان زیادی بر اساس تصمیمات سیاستگذاری تغییر می‌کند. یک افزایش جزئی نرخ رشد، برای مثال افزایش یک‌دهم‌درصدی در هر سال، ممکن است در کوتاه‌مدت زیاد به چشم نیاید، اما در بلندمدت به دلیل رشد نمایی به شدت مهم می‌شود.
📊کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : نگاهی عمیق‌تر به منحنی عرضه
▪️قسمت: 12-8
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰 درس هایی از حاکم دوبی:
مسئله اصلي ما «توسعه بود» ؛ به جای «پول مردم» از «ظرفیت مردم» استفاده کردیم.
محمد بن راشد در کتاب " نگرش من و چالش های برتری" ضمن مروز گذشته فقير كشورش، به ارائه ایده ها و آمال خود در باب توسعه دوبی و امارات متحده عربی مي پردازد كه مي تواند تجربه خوبي براي ديگر كشورهاي اسلامي نيز باشد. برخي از مهمترين ايده هاي او را مرور مي كنيم:

1️⃣ به مردم حق اشتباه کردن دادیم
او معتقد است از عوامل موفقیت پدرم و بنده تاکید بر نقاط قوت بوده است نه ضعف، زیرا نقاط ضعف باعث ناامیدی و انزوا می شود. افراد که ناامید شوند، کاری انجام نمی دهند زیرا بزرگترین سرمایه یک کشور انسان های آن جامعه هستند. برای تربیت انسان ها باید هزینه کرد و اجازه داد تا کار کنند و اشتباه جزئی از کار است.‌ نباید بابت اشتباه افراد، کاری بکنیم که آنها بترسند و قوه ابتکارشان خدشه ببیند.

2️⃣ فساد اداري را مستقيما كنترل مي كرديم
برای جذب سرمایه خارجی و بهره گیری از دستاوردهای بشری شرایط ویژه ای را در دوبی فراهم کردیم. ما معتقدیم فقدان فساد دولتی از عوامل عمده جذب سرمایه و فعالیت شرکت های خارجی است. من یک سازمان مخفی‌ برای بررسی‌ عملکرد ادارت دولتی ایجاد کردم بنام «خریداران سری» که کارش بررسی عملکرد ادارت و شناسایی افراد موثر و همچنین مقابله با مفاسد است و این افراد با مراجعه به ادارات و یا تحت عنوان خدمه در ادارات به کار مشغولند. من به واسطه این افراد از کل عملکرد ادارات دولتی دوبی مطلع هستم.

3️⃣ مردم را در توسعه كشور شريك كرديم
برخلاف تصور، عامل توسعه نه پول است نه منابع، بلکه مهمترین سرمایه یک کشور، مردمان آن کشور است و رهبر وظیفه دارد تا به نحو مطلوب از ظرفیت مردم خود استفاده کند و کشور را به توسعه برساند و گرنه عملش بی حاصل است. رهبر باید به جای قصر نشینی، درون میدان کار و منازعه باشد. محیط زندگی ما متاثر از زندگی شیر و آهو در آفریقا است و هر دو باید با سرعت بدوند تا بتوانند زنده بمانند. یکی شکار کند و دیگری از شکار شدن بگریزد.

4️⃣ مسئله ما توسعه بود، نه تنبیه مردم
مهمترین مسئله رهبر، توسعه کشور است و مهم ترین بخش توسعه، توسعه اقتصادی است. بر همین اساس لازم است دوبی علاوه بر مرکز اقتصادی خاورمیانه به مرکز اقتصادی جهان تبدیل شود. تجربه ما در دوبی نشان داد که از یک محیط سخت طبیعی می توان یک شهر در اندازه استاندارد جهانی و جذاب برای زندگی ساخت و این مهم بدست نیامد مگر دست گذاشتن روی توانایی های افراد و گذشت از اشتباهات، وقتی کسی اشتباه میکند باید برای اصلاح او، تنبیه آخرین اقدام باشد.

5️⃣ پیروز صلح بودیم نه جنگ
تاکید اسلام بر صلح است. زیرا هیچ کس در جنگ برنده نیست. ما معتقدیم باید تمامی اختلافات خود را با صلح و دوستی حل کنیم و به تمامی برادران عرب خود این رویه را پیشنهاد می کنیم زیرا در جنگ برنده واقعی وجود ندارد و بازنده جنگ، در تلافی شکست، جنگ دیگری راه می اندازد. قرآن و احادیث پیامبر همه را به صلح دعوت می کند. آنان که بدنبال جنگ و درگیری هستند، قرآن را خوب نخوانده اند.

6️⃣ برای سرمایه گذاران خارجی، معافیت مالیاتی تعیین کردیم
ما در دوبی با هدف جذب سرمایه خارجی، معافیت های مالیاتی قابل توجهی بر تمامی اشکال سرمایه گذاری وضع کرده ایم و حق انتقال صد در صد سود شرکت های خارجی فراهم است. امنیت از مهمترین ویژگی های امارات است و‌ تاکنون بیش از ۱۰۰ دولت در دوبی سرمایه گذاری کرده و ۴ هزار شرکت خارجی در این کشور مشغول به کار هستند.

7️⃣ از نفت فروشی به تجارت روی آوردیم
برخلاف گذشته امروزه نفت نقش کلیدی در اقتصاد ما ندارد. و شرکت های تولیدی و خدماتی ما بیشترین درآمد را دارند به طوری که هواپیمایی امارات که در سال ۱۹۸۵ با دو‌ هواپیمای اجاره ای افتتاح شد به علت مدیریت موفق، پس از حوادث ۱۱ سپتامبر که تمامی خطوط هوایی با کاهش درآمد روبرو بود این خط هوایی سود آوری داشت.

📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : انتقال منحنی عرضه
▪️قسمت: 12-9
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰 چرا در این چهل سال از قافله تجارت جا ماندیم
✍️ پویا ناظران

نگاه حاکم در چهل سال گذشته می‌گوید: ما از قافله تجارت عقب موندیم، چرا که آمریکا در مقام پیروز جنگ دوم جهانی، هژمون تجارت جهانی شده. اما این همون آمریکایی‌ست که علیه دموکراسی ما کودتا کرد، از سفارتش در کشور ما برای جاسوسی استفاده کرد، ایرباس ما رو سرنگون کرد و یکجانبه از برجام خارج شد. آمریکا کشوری غیرقابل اعتماده که به ما احترام نمی‌گذاره، و برعکس خواستار تسلیم و ذلیل شدن ماست. اما چون ما مردمی آزاده هستیم، حاضر به تسلیم و سازش نیستیم، و لذا آمریکایی‌ها جلوی ورود ما به بازارهای جهانی رو می‌گیرند. اما این نگاه، نگران منع آمریکایی‌ها نیست. مشخصاً به دو دلیل، مدعیه در بلندمدت آسیبی متوجه ما نخواهد شد:
اولا، آمریکا یک کشور بدهکار و رو به نزول و سقوطه، هم از نظر اخلاقی اجتماعی، و هم از نظر سیاسی اقتصادی. لذا در آینده نزدیک، آمریکا هژمونی خودش بر تجارت جهانی رو از دست خواهد داد. پس دلیلی نداره در برابرش کوتاه بیاییم.
ثانیا، ما می‌تونیم تلفن هوشمند بسازیم بهتر از اپل، خودرو بسازیم بهتر از بنز، و کفش بسازیم بهتر از نایکی. اگه تا حالا نتونستیم این کار رو بکنیم، بخاطر مدیران غربزده و نئولیبرال بوده.
در نهایت، این نگاه توصیه می‌کنه که کار رو به مدیران جهادی بسپاریم تا در تولید به خودکفایی برسیم، چرا که با خودکفایی، در بلندمدت رفاه دنیوی ما هم تامین خواهد شد. منتها پیش از تحقق اون رفاه، باید منابع‌مون رو صرف تثبیت اقتدار نظامی کنیم تا دشمنان‌مون به ما حمله نکنند، و این یعنی در کوتاه‌مدت، مردم باید سختی رو تحمل کنن
شش نقد به این نگاه:
1️⃣   آمریکا در شرف ورشکستگی نیست. بدهی یک کشور رو نسبت به میزان تولید اقتصادی، و کسری بودجه‌اش رو نسبت به رشد اقتصادی‌ش می‌سنجند.اگرچه جا داره سیاستگذاری بودجه‌ای آمریکا بهبود پیدا کنه، اما اشتباهه اگه ما به امید سقوط آمریکا منتظر بشینیم
2️⃣ خودکفایی فقط در مورد کالاهای لازم برای امنیت ملی مطلوبه. خودکفایی در تولید بقیه کالاها اشتباهه. افزایش رفاهی که در طول چند هزار سال تمدن‌سازی بشر بدست اومده، محصول تخصصی‌تر شدن تولید، و افزایش تجارت بین انسانهاست.
3️⃣  سال ۸۱، مسوول پروژه موشک‌های بالستیک شهاب، شد مدیرعامل ایران خودرو، تا با مدیریت جهادی، صنعت خودروی کشور رو نجات بده. اما ظرف چند سال بعد، شرکتی که تازه موفق شده بود یک خودرو ملی رو به تولید انبوه برسونه، تا مرز ورشکستگی رفت! 
تجربه مدیران جهادی عمدتا در عرصه امنیت ملیه. اما تولید برای حفظ امنیت، با تولید اقتصادی فرق داره. وقتی هدف امنیتیه، نه هزینه مهمه نه بازاریابی، بلکه تاکید فقط بر مهندسی محصوله. اما وقتی هدف اقتصادی‌ست، باید به فکر تولید انبوه، کاهش هزینه،  افزایش کیفیت و بسط بازار بود
4️⃣  امنیت، بدون بسط تجارت خارجی پایدار نیست. اگه توسعه صنایع دفاعی در توازن با توسعه تجارت خارجی نباشه، به امنیتی بیشتر از امنیت کره شمالی منجر نمی‌شه.چین ارتشی بسیار قوی داره. اما قبل از اینکه جنگنده و ناو هواپیمابر بسازه، تجارت خارجی‌ش رو توسعه داد. بعد با ثروت حاصل، جنگنده و ناو هم ساخت.
اینکه این روزها چین آمریکا رو مستاصل کرده، بخاطر اقتدار ارتشش نیست، بلکه بخاطر حجم تجارتشه. اما مشت‌های گره کرده و شعارهای تند ما، یک هزارم این استیصال رو هم در آمریکا ایجاد نکرد، بلکه با استقبال هم مواجه شد، چون کمک کردیم تسلیحات بیشتری به عربها بفروشه.
5️⃣ در این چهل ساله، یکسری ویژگی‌های اخلاقی تبیین شد که کشورها باید احراز کنند تا با اونها رابطه داشته باشیم. چون سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی‌ست نه مبتنی بر اخلاق، این شروط، گزینه‌های پیش روی ما رو محدود کرد.اما هر چقدر تلاش کنیم به این شروط مقید بمونیم، در عمل ناگزیریم که حداقل با چند کشور معدود رابطه داشته باشیم. اما روابط معدود، تبدیل به وابستگی می‌شن.
6️⃣ علاوه بر اینکه اخلاق‌محور بودن سیاست خارجی به وابستگی خارجی منجر می‌شه، ما رو در شرایط تناقض آمیز هم قرار می‌ده.
سالهاست که در مورد رفتار ظالمانه چین با اویغورها، مسلمون‌های غرب چین، سکوت کردیم، در حالیکه از شکنجه‌های جسمی و روانی‌شون خبر داریم، و از حبس‌شون در اردوگاه‌های کار اجباری مطلعیم.وحشتناک‌تر اینکه امسال در سازمان ملل شنیدیم که دولت چین قلب، کلیه، کبد و سایر اعضای داخلی اویغورها رو زنده زنده در میاره، تا برای پیوند به چینی‌های غیرمسلمون استفاده کنه.
در ظلم و تجاوز اسرائیل هیچ بحثی نیست. اسرائیل غاصبه! ولی اگه اسرائیل زمین مسلمون‌ها رو غصب کرده، چین اعضای بدن‌شون رو غصب می‌کنه! اما در یک رفتار متناقض، ما به چین التماس می‌کنیم تا نفت‌مون رو بیست سی درصد زیر قیمت بازار بخره! این نتیجه سیاست خارجی اخلاق محوره!
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : کاوشی در تعادل
▪️قسمت: 12-10
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰 به دو دلیل ایران عقب ماند و کره جنوبی پیش رفت
مجتبی لشکربلوکی

▪️ما با هم شروع کردیم؛ حدود شصت سال پیش! اما کره جنوبی اکنون جزو قدرت های اقتصادی جهان و دارای کیفیت زندگی بالاتری است. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع غنی تر و شرایط مناسب تر عقب ماند! شاید بلافاصله چالش‌های خاص پیش روی ایران را برشمریم که از کنترل ما خارج بود. اما مشکلات پیش روی کره اگر از ما بیشتر نبود کمتر هم نبود.

کره جنوبی در عرض کمتر از بیست سال چهار بحران را تجربه کرد: استقلال از ژاپن، جنگ کره جنوبی و شمالی، انقلاب آوریل 1960 و کودتای نظامی. پس از جنگ دو کره و در ‌‌نهایت جدایی این دو از یکدیگر، نود درصد برق شبه جزیره و هشتاد درصد تولیدات معدنی و شیمیایی و فلزی در بخش شمالی قرار گرفت و کره جنوبی از این امکانات محروم شد و خروج تکنسین‌های ژاپنی نیز بر وخامت اوضاع افزود. حاصل این جنگ خانمان‌سوز چیزی جز کشته شدن پنج میلیون نفر کره نبود! اوضاع اقتصادی بسیار اسف‌بار بود. فقر کره جنوبی در زمینه منابع طبیعی باعث شد که تأمین غذای مردم نیز با دشواری‌ همراه باشد.

▪️درآمد سرانه اهالی این کشور در دهه ١٩٦٠ حدود هفتاد دلار بود یعنی کمتر از درآمد سرانه کشورهایی مانند هاییتی و اتیوپی. یعنی فقر مطلق!
اما چگونه کشوری اینچنین به درآمد سرانه ملی سی هزار دلار رسید؟ برای پیشرفت کره ریشه های متعددی برشمرده اند. در این نوشته کوتاه فقط می خواهم روی دو نکته تاکید کنم و برای ایران آینده درس بیاموزيم.

▪️تحلیل و تجویز راهبردی

1- جلب اعتماد عمیق ملی و همگام سازی ملت

هنر حاکمیت کره جنوبی آن بود که مردم را همراه خود کرد و مناسبات ملی را به گونه ای چید که مردم، حاکمیت را باور کردند و همراه او شدند و در زمان های حساس نه در برابر و نه در کنار که در پشت حاکمیت ایستادند. بگذارید چند مثال کوچک بزنم:

دولت کره برای گرفتن وام های بین المللی به شدت در مخمصه افتاده بود. آمریکا آنان را پس زده بود. دولت کره هزاران کارگر معدن و پرستار به سوی آلمان غربی اعزام کرد. مزیت کارگران کره‌ای این بود که آنها از همه ملیت‌ها با سوادتر بودند. این کارگران درآمدهای خود را به کره می‌فرستادند و دولت کره با وجود کم بودن مقدار آن، با وثیقه گذاشتن این درآمدها به اخذ وام از بانک‌های خارجی از جمله دویچه بانک آلمان موفق شد.

طی بحران مالی 1997 ارزش پول کره سقوط کرد و قیمت طلا سیر صعودی سرسام‌‌آوری را آغاز کرد. در پاسخ به این اوضاع، مردم کره در کمپین ملی طلا با بخشیدن داوطلبانه طلا به دولت جهت فائق آمدن بر بحران جهان را شگفت‌زده کردند!

با شیوع آنفلوآنزای خوکی از مکزیک در سال 2009، کارکنان شرکت‌های کره ای در مکزیک با پوشیدن ماسک به کار خود ادامه دادند که نتیجه آن افزایش نفوذ شرکت‌های کره ای در آن بازار بود. این در حالی بود که کارکنان سایر ملت‌ها ترجیح دادند که برای حفظ سلامتی خود مکزیک را ترک کنند.

2- مهارت تبدیل کردن بحران‌های مالی به سکوهای پیشرفت

دومین متغیری که دوست دارم آن را برجسته کنم، مهارت تبدیل بحران به سکوی پرش است. چند مثال فشرده را با هم مرور کنیم:
سال 1973 میلادی جنگی بین اعراب و اسرائیل شروع شد و قیمت نفت بیش از سه برابر شد! این ضربه مهلکی بود به اقتصاد کره که یک قطره نفت نداشت و تازه شروع به سرمایه‌گذاری در صنایع مربوطه آن کرده بود. اما دولت کره یک تصمیم استراتژیک گرفت: تمرکز روی فرصت رشد بالای ساخت و ساز در خاورمیانه (به خاطر بالا رفتن قیمت نفت) و اعزام کارگران خود به منطقه و احداث پروژه‌هایی به ارزش سالیانه 10 میلیارد دلار.
حدود سال 1997 بحران مالی آسیا از تایلند آغاز شد و کشورهای آسیای شرقی را فرا گرفت. شش شرکت از ده شرکت بزرگ کره ای تا مرز سقوط رفتند. دولت کره تا مرز ورشکستگی پیش رفت و زیر بار بزرگ ترین وام (قرض) تاریخ رفت. کره این وضعیت را به یک فرصت اصلاحات عمیق تبدیل کرد: شرکت های ورشکسته بسته و یا ادغام شدند و شرکت های بزرگ دست به تجدید ساختار زدند. دولت کره این تحولات را با قاطعیت عملیاتی کرد. نتیجه اصلاحات فوق العاده بود:ذخایر ارزی کره از چهار میلیارد دلار، به صد میلیارد رسید و کره سه سال زودتر وامش را پس داد! (برگرفته از نوشته آقای دکتر زینت بخش)
فقط این دو عامل باعث پیشرفت کره نیست! در تحلیل پیشرفت کره به عوامل مختلفی از جمله تعامل پذیری بین المللی (دوستی با جهان)،فرهنگ سخت کوشی و انضباط و نگرش استراتژیک (انتخاب بخش بسیار محدودی از صنایع به عنوان صنایع راهبردی و حمایت ويژه از آنان در هر مقطع زمانی) و اجماع ملی را بر شمرده اند. اگر چرخ را از نو اختراع نکنیم و عصاره موفقیت های جهانی را با تجربیات بومی ترکیب کنیم و واقعا به آن پایبند باشیم، آنگاه ایران نیز می تواند راه شادکامی و پیشرفت را سریع تر طی کند.
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : آیا مدل تعادل عرضه و تقاضا در عمل کار می‌کند؟
▪️قسمت: 12-11
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰داستان اقتصادی:

▪️اقتصاد مرسوم :
دو تا گاو ماده دارین... یكیش رو می فروشین و یه گاو نر می خرین...به تعداد گاوهای گله ء شما افزوده میشه و اقتصاد رشد می كنه...پول براتون همینطور سرازیر میشه و می تونین به بازنشستگی و استراحت بپردازین ...

▪️اقتصاد هندی :
دو تا گاو ماده دارین ... اونها رو می پرستین و عبادت می كنین !

▪️اقتصاد پاكستانی :
هیچ گاوی ندارین ... ادعا می كنین كه گاوهای هندی مال شما هستن ... از آمریكا طلب كمك مالی می كنین ... از چین طلب كمك نظامی می كنین ... از انگلیس هواپیماهای جنگی ... از ایتالیا توپ و تانك ... از آلمان تكنولوژی
... از فرانسه زیر دریایی ... از سوییس وام بانكی ... از روسیه دارو ... و از ژاپن تجهیزات ... با تمام این امكانات گاوها رو می خرین و بعد ادعا می كنین كه توسط جهان مورد استثمار قرار گرفتین.

▪️اقتصاد آمریكایی :
دو تا گاو ماده دارین ... یكیش رو می فروشین و دومی رو تحت فشار مجبور می كنین كه به اندازه ء ۴ تا گاو شیر تولید كنه ... وقتی گاوتون افتاد و مرد اظهار تعجب و شگفتی می كنین ... تقصیر رو گردن یه كشور گاودار میندازین و بعد طبیعتا" اون كشور یه خطر بزرگ برای بشریت به حساب میاد ... یه جنگ
برای نجات جهان به راه میندازین و گاوها رو به چنگ میارین !

▪️اقتصاد فرانسوی :
دو تا گاو ماده دارین ... دست به اعتصاب می زنین چون می خواین سه تا گاو داشته باشین !

▪️اقتصاد آلمانی :
دو تا گاو ماده دارین ... اونها رو تحت مهندسی ژنتیك قرار میدین ... بعد گاوهاتون ۱۰۰ سال عمر می كنن و ماهی یه وعده غذا می خورن و خودشون شیرشون رو می دوشن !

▪️اقتصاد انگلیسی :
دو تا گاو ماده دارین ... كه هر دو تاشون گاو دیوونه هستن! (جنون گاوی دارن !)

▪️اقتصاد ایرانی :
دو تا گاو ماده دارین كه هر دو تاشون از باباتون به ارث رسیده ... یكیش
رو دولت بابت عوارض و مالیات و خمس و زكات و سهم صدا و سیما و غیره ضبط می كنه ... دومی رو هم قربونی می كنین و نذر قبولی توی دانشگاه و ازدواج موفق و شغل خوب و بدن سالم و عقل درست و حسابی و...
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #اقتصاد_خرد : اصطلاح شناسی عرضه و تقاضا
▪️قسمت: 12-12
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰آیا ایران وارد عصر کودنی شده است؟!
✍️ شهرام یزدانی

اعلام میانگین ضریب‌هوشیِ۸۴ برای ایرانی‌ها، سبب شگفتی بسیاری از نخبگان ایران شد. عده‌ای با انکار این آمار درصدد اعتراض برآمدند. با اینحال نویسنده، این موضوع را زیر عنوان نظریه «ترقیق هوشی» در سال ۱۳۷۹ در سازمان مدیریت پیش‌بینی کرده بود.

▪️ضریب‌هوشی چیست؟
ضریب هوشی، نسبتی است‌که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در صد به‌دست می‌آید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب‌هوشی برابر با صد می‌شود. اما در برخی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر می‌شود که این فرد، هوشی بیش از دیگران دارد.
برای بدست آوردن سن عقلی راه‌های زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان از تست‌های خاصی استفاده میکنند که جنبه‌های مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت حافظه کوتاه‌‌مدت، استفاده فرد از واژه‌ها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضی، درک فضایی، منطق و املا را ارزیابی میکند.
بدین‌ترتیب دستیابی به میانگین ضریب‌هوشی بالاتر، یکی از ابزارها و بطور هم‌زمان یکی از دستاوردهای مهم توسعه محسوب میشود.

▪️ضریب هوشی ملل
مطالعات فراوانی روی تفاوت میانگین ضریب‌هوشی ملت‌ها در کشورهای گوناگون صورت گرفته‌است. میانگین ضریب‌هوشی آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها حدود ۱۰۰ است. این عدد برای شهروندان ژاپنی، چینی، کره‌ای، هنگ کنگی و تایوانی کمابیش ۱۰۵ و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و جنوب آسیا بین ۷۸ تا ۹۰ و برای کشورهای آفریقاییِ پایین‌تر از صحرای آفریقا بین ۶۵ تا ۷۵ است.

در این میان ایران با میانگین ضریب‌هوشیِ ۸۴، رتبه ۹۷ را بین ۱۸۵ کشور جهان داراست.

اما هنگامی که با تفاوت میانگین ضریب‌هوشی میان دو کشور یا دو نژاد روبرو میشویم قایل‌شدن به تفاوت ژنتیک، به نوعی به معنای وجود نژادهای متفاوت است.

▪️نقش محیط وتغذیه
جدای از عوامل ژنتیک، عوامل محیطی گوناگونی روی ضریب‌هوشی ملت‌ها تاثیر می‌گذارند: وضعیت تغذیه‌ای بویژه در دوران کودکی، استرس‌ها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی وکمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب‌هوشی تاثیر می‌گذارند.

▪️تاثیر فرار مغزها
مهاجرت نخبگانِ دارای ضریب‌هوشی بالا اثری مخرب بر توسعه ملل میگذارد. بدیهی است بار توسعه و پیشرفت جوامع بر دوش نخبگان و دانشمندان هر جامعه است. حال زمانی‌که نخبگان یک جامعه آنرا ترک میکنند نه‌تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر میکند بلکه در دراز‌مدت ذخیره ژنتیکی کشور متبوع‌شان را نیز فقیرتر میکند و در نسل‌های آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به «نسل‌های آینده» با اختلال مواجه میشود.

▪️مطالعه تطبیقی: اسکاتلند
مهاجرت نخبگان در مورد کشور اسکاتلند طی بیش از نیم قرن به‌دقت مطالعه شده است. از اوایل قرن بیستم، هر ساله تعداد زیادی از افراد تحصیل‌کرده‌ی اسکاتلندی به انگلستان مهاجرت میکنند. درصد میانگین مهاجرت سالانه تحصیل‌کردگان دانشگاهی از اسکاتلند به انگلستان، ۱۷/۲% و میانگین ضریب‌هوشی این مهاجران ۱۰۸/۱ می‌باشد.
این موضوع سبب شده تا میانگین ضریب‌هوشی اسکاتلندی‌ها به طور میانگین در هر نسل یک امتیاز نسبت به نسل پیش کاهش یابد واسکاتلندی‌ها در نیمه‌های سده بیستم، به کم‌هوش‌ترین ملت اروپایی(با میانگین ضریب‌هوشی ۹۷) تبدیل شدند.

▪️ایران
بر اساس آمار صندوق بین‌المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت ۱۵درصد، رتبه نخست را در میان ۶۱ کشور توسعه‌نیافته و درحال توسعه دارا است و می‌توان تخمین زد که در سه‌دهه اخیر، دست‌کم سه واحد از میانگین ضریب‌هوشی ایرانی ها تنها به‌سبب مهاجرت کاهش یافته‌است.
▪️جمع‌بندی
مهاجرت نخبگان تنها سبب کاهش میانگین ضریب‌هوشی ملل نمیشود بلکه کشورهای مبداءِ مهاجرت را ازنوابغ تهی می‌سازد!
با نگاهی به فهرست نوابغی چون: لئوناردو داوینچی(با ضریب‌هوشی ۲۲۰) گوته(۲۱۰)، پاسکال(۱۹۵) نیوتن(۱۹۰) لاپلاس(۱۹۰)، ولتر(۱۹۰)، دکارت(۱۸۵) گالیله(۱۸۵)، کانت(۱۷۵)، داروین(۱۶۵)، موزارت(۱۶۵) بیل‌گیتس(۱۶۹)، کوپرنیک(۱۶۰) و اینشتین(۱۶۰) به ‌سادگی درمی‌یابیم که توسعه دانش بشر در طول تاریخ، بیش از هرچیز مرهون تلاش‌های افراد نابغه است.
نوابغ همان کسانی هستند که توان حل پیچیده‌ترین مشکلات یک جامعه را دارند و مسئولیت راهبری علمی و اجرایی کشورها را در وضعیت‌های بحرانی برعهده دارند.
تاثیر نوابغ بر روی توسعه جوامع به‌حدی است که میتوان اصلِ «ملتی که نابغه ندارد، هیچ‌چیز دیگر ندارد» را با عبارت معروفِ «ملتی که قهرمان ندارد، هیچ‌چیز ندارد»، جایگزین کرد.

📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ماشین تولید فقر!
▪️میلتون فریدمن
▪️آزادی فقرا، آزادی بیکاران، و آزادی زیان دیدگان چگونه محقق می شود؟ نقش دولت در این امر چیست؟ ما مردم، چگونه می توانیم به موثرترین شکل مسئولیتمان را در قبال دیگران به جا بیاوریم؟
▪️تا آنجا که به فقر مربوط است، در تاریخ بشری برای زدودن فقر هیچ ساز وکاری موثرتر از نظام تجارت آزاد، و بازار آزاد عمل نکرده.اگر شما به مسئله واقعی فقر و فقدان آزادی مردم این کشور بنگرید، متوجه می شوید که تک تک این مشکلات نتیجه عملکرد دولت هستند.
📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
🔰 آیا اقتصادی‌ها نق می‌زنند؟
✍️دکتر محمدرضا منجذب

طی سال های اخیر با پدیده ای روبرو هستیم و آن اینکه اساتید و تحلیلگران اقتصادی نسبت به سیاست های اقتصادی دولت و سیاستگذار بیشتر واکنش نشان می دهند و آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهند. به همین دلیل این شبهه مطرح می شود که آیا اقتصادی ها کاری به جز نق زدن هم بلد هستند؟
در پاسخ به سوال مزبور نکات زیر قابل طرح است:

1️⃣ دلسوزی و روحیه ملی: بیشتر اساتید و تحلیلگران اقتصادی چون دغدغه اقتصاد کشورشان را دارند در مواجه با سیاستهای اعلامی و یا اعمال شده واکنش نشان داده و با نقد و بررسیهای ارایه شده تلاش دارند تا سیاستگذار را از اشتباهات احتمالی متنبه کنند. لذا بعضا در این مسیر توصیه های اصلاحی هم ارایه می کنند.

2️⃣ تحلیل و نقد کلاسیک: در این راستا می توان به گرایش های مکتب اقتصادی تحلیلگران و اساتید اقتصاد اشاره کرد. بعنوان نمونه عده ای طرفدار دخالت دولت هستند (ناظر بر دیدگاه سوسیالیستی و یا کینزی و ...) و عده ای طرفدار اقتصاد بازار (ناظر بر دیدگاه کلاسیکی) هستند. این مکاتب اقتصادی که نشات گرفته از عقاید اقتصادی هست با دلایلی که اقامه می کنند، ادعا دارند که مسیر بهتر را معرفی می کنند.

3️⃣ گرایش های سیاسی: در خارج ایران بیشتر گرایش های حزبی مطرح هست ولیکن داخل ایران در حال حاضر به شکل های اصلاح طلب، اصول گرا و ... مطرح است. هرچند ممکن است گرایش های سیاسی در ایران موثر بر تحلیل اقتصادی باشد، اما به نظر می رسد این موضوع در مورد اساتید اقتصادی کمتر مصداق دارد. به همین دلیل ملاحظه می شود که اساتید از طیف های مختلف تحلیلهای متفاوتی را ارایه میکنند. بعضا اساتیدی از یک طیف خاص نیز تحلیل های متفاوتی ارایه کرده اند.

4️⃣ تحلیل نهادگرایان: این طیف از اساتید اقتصادی معتقدند برای اصلاحات و سیاستهای اقتصادی باید مسیر توسعه بلندمدتی تدوین گردد و نهادهای مورد نیاز برای آن تعریف گردد. سیاستهای اقتصادی کوتاه و بلندمدت در این راستا قابل تبیین است. لذا انتقادات و تحلیل های آنان نیز در این چارچوب ارایه می گردد.

5️⃣ فرا گرایشی: برخی از اساتید و تحلیلگران اقتصادی در ایران فارغ از هرگونه دسته بندیهای فوق به ارایه تحلیل، نقد و بررسی سیاستهای اقتصادی می پردازند. لذا این گروه از تحلیلگران بطور آزادی از مبانی تحلیلی طیف های مختلف اقتصادی بهره مند هستند.

6️⃣ اپوزوسیون: برخی از تحلیلگران اقتصادی همیشه در جهت مخالف سیاستهای اقتصادی تحلیل ارایه میکنند. هر چند تعداد اینها کمتر از بقیه باشد، ولی موج سواری در مسیر اپوزیت میتواند شهرت فرد را موجب شود. برخی از اینها حتی در برهه ای خود دستی بر آتش داشته و الان آن سیاستها را نقد می کنند.

در جمع بندی می توان گفت بیشتر اساتید و تحلیلگران اقتصادی از سر دلسوزی (هرچند در چارچوب مبانی فکری و مکتب اقتصادی خود) و با روحیه ملی دوست دارند مشکلات اقتصادی کشور و مشکلات معیشتی مردم به حداقل رسیده و ایران مسیر توسعه اقتصادی خود را سریعتر طی نماید. در اینصورت میتوان گفت اکثر آنها نق نمی زنند.

📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━      
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سه تفکر رایج اشتباه در مورد مهاجران
▪️چگونه مهاجران اشتغال و درآمد یک کشور را زیاد می‌کنند؟

📊 کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━
ECONOMY | اقتصاد
#یادداشت_بورسی #شاخص_کل ▪️شاخص کل پس از رسیدن به ناحیه مقاومتی در انتهای موج (۳)، به صورت موج a شروع به اصلاح کرده و در حال تکمیل موج b اصلاحی می‌باشد. در این صورت دو سناریو ممکن است: ۱. موج b حداقل تا ۲۴۵۰ بالا رود که در این صورت ممکن است انتهای موج c در…
#یادداشت_بورسی
#شاخص کل
وقوع سناریو دوم:
▪️در صورتی که شاخص زیر ۲ میلیون واحد نرود می‌توان به صعود آن تا حوالی ۲.۴۵۰.۰۰۰ امیدوار بود.
▪️زمان ورود به بازار بر اساس توضیحات پست قبل می‌باشد.

📊 کانال تخصصی اقتصاد
  ┏━━━━━      
🔻 @ECONOMY7
  ┗━━━━━━━━━━━
🔰آیا «نسل زد» پیشران کالای قاچاق است؟
✍️ محمد طاهری

▪️سهم برندهای ایرانی از بازار 150 هزار میلیارد تومانی «نسل زد» تقریبا هیچ است. «دهه هشتادی‌ها» همچنین در تصمیم‌گیری خانواده‌ها برای خرید کالا بیشترین اثر را دارند که احتمالا بازار آن از 800 هزار میلیارد تومان بیشتر است. با این حال کالای مورد علاقه این نسل در ایران تولید نمی‌شود.
برخی معتقدند؛ اقتصاد آشفته ایران مقهور سلیقه جهانی نسل Z شده است. این استدلال به جهاتی درست است چون آمارها نشان می‌دهد نسل جوان دلبستگی زیادی به برندهای ایرانی ندارد، چنان‌که برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند در بین 20 انتخاب این نسل، هیچ برند ایرانی جا ندارد و میان 50 برند مورد علاقه این نسل، فقط سه برند ایرانی(آی‌سی مانکی، چی‌توز و بلوبانک) دیده می‌شود.

▪️نسل قدیم کارآفرینان ایرانی از زمانه خود جلوتر بودند. «محسن خلیلی‌عراقی» خیلی زودتر از آن‌که جامعه احساس نیاز کند و دولت پی به ارزش اقتصادی گاز ببرد، شرکت «بوتان» را تأسیس کرد در حالی که شرکت ملی گاز، بیش از یک دهه بعد راه‌اندازی شد. مرحوم «شاهرخ ظهیری» هم وقتی به اروپا و آمریکا سفر کرد، تصمیم گرفت خط تولید سس را در ایران راه‌اندازی کند. او با راه‌اندازی شرکت «مهرام»، خیلی زودتر از آن‌که جامعه احساس نیاز کند، انواع سس را تولید و روانه بازار کرد.
آن روزها هر کس می‌توانست همه نیازهای خود را از بنگاه‌های ایرانی تامین کند.

▪️اتومبیلش را از «ایران‌ناسیونال» متعلق به خانواده خیامی می‌گرفت، مواد غذایی‌اش را از شرکت‌های خانواده لاجوردی، دارو و مواد شوینده‌اش را از شرکت‌های خانواده خسروشاهی، لوازم خانگی‌اش را از خانواده برخوردار و کفش مورد نیازش را از خانواده ایروانی تهیه می‌کرد.

▪️امروز اما کمتر نشانی از این شرکت‌ها باقی مانده و نسل جوان ایرانی ترجیح می‌دهد کالای مورد علاقه‌اش تولید ایران نباشد.
چند دلیل برای این واگرایی می‌توان بر شمرد:

▪️نخست این‌که جامعه‌شناسان میان «برند ملی» و برندهای تجاری کشورها ارتباط معنی‌دار می‌بینند. هرچه برند ملی و اعتبار داخلی ساختار سیاسی یک کشور محبوب‌تر باشد، احتمال این‌که جوانان به کالای داخلی آن کشور گرایش پیدا کنند، بیشتر است. این نگاه معتقد است، رویگردانی از برند ایرانی، با رویگردانی از «برند ایران» ارتباط مستقیم دارد.

▪️دوم‌ این‌که ارتباط بنگاه‌های ایرانی با بازارهای جهانی قطع شده و به خاطر تحریم‌های اقتصادی و بسیاری محدودیت‌های داخلی، شرکت‌های ایرانی از تکنولوژی‌های جدید و محصولات تازه عقب افتاده‌اند.

▪️سومین عامل را می‌توان در موانع تبلیغ کالای داخلی در رسانه‌های مرجع نسل جوان جست‌وجو کرد. واقعیت این است که فیلترینگ به زیان تولید ملی تمام شده به این دلیل که نسل جوان برخلاف نسل قبل که از رسانه‌های مکتوب و تلویزیون بهره می‌برد، از رسانه‌هایی استفاده می‌کند که فیلتر شده‌اند. به این ترتیب برای نسلی که نیازهایش را در شبکه‌های آنلاین دنبال می‌کند، خرید کالای خارجی که اغلب با تبلیغات حرفه‌ای همراه است، در اولویت قرار می‌گیرد.

▪️نسل جوان در کشور ما فقط مشاهده‌گر تحولات جهانی نیست، قطعاً دوست دارد در این تحولات نقش داشته باشد. متولدین این نسل با همتاهای خود در دیگر کشورها، در خیلی زمینه‌ها اشتراک نظر دارند. شبیه هم لباس می‌پوشند، شبیه هم موسیقی گوش می‌کنند و مثل هم خوش می‌گذرانند. سرعت این نسل بسیار سریع است، به گونه‌ای که سیاستمداران و تصمیم‌گیران ما از این سرعت جا مانده‌اند. کارآفرینان ما هم به خاطر تحریم‌های خارجی و بسیاری از محدودیت‌های داخلی، ترجیح می‌دهند این بازار بزرگ و متنوع را نادیده بگیرند. بنابراین کالای مورد نیاز نسل جوان در اقتصاد ایران یا تولید نمی‌شود، یا اجازه تبلیغ نمی‌گیرد.

▪️نسل موسوم به «دهه هشتادی‌‌ها» آن‌قدر نسل اثرگذاری هستند که مطلوبیت‌هایشان، باعث رونق برخی کسب‌وکارها شده و برخی کسب‌وکارها را از رونق انداخته است. به طور مثال این نسل که کمتر کتاب و نشریه می‌خواند، صنعت نشر را از رونق انداخته اما باعث رونق کافه‌ها و فست‌فودها شده است.

▪️آن‌چه درباره این نسل باید بدانیم این است که به هر شکل ممکن، نیازهای خود را تامین می‌کند. در تلگرام دنبال کفش و کتانی خود می‌گردد، در اینستاگرام پوشاک مورد نیاز خود را تهیه می‌کند و نیازهای فرهنگی خود را در یوتیوب می‌بیند. اگر سیاستگذار به درک درستی از نیازها و مطلوبیت‌های این نسل نرسد و متناسب با آن سیاستگذاری نکند، بازار قاچاق را رونق می‌بخشد و اقتصاد غیررسمی را بزرگ می‌کند.
📊 کانال تخصصی اقتصاد
  ┏━━━━━      
🔻 @ECONOMY7
  ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بررسی وجود همخطی در استتا
▪️مدرس: شاهین بهداروند/دانشجوی دکتری اقتصاد

📊 کانال دانشجویان علم اقتصاد
  ┏━━━━━      
🔻 @Stu_eco
  ┗━━━━━━━━━━━
🔰 کره شمالی یا کره جنوبی؟

▪️کره شمالی و کره جنوبی رسما یک کشور بودند که بعد از جنگ جهانی دوم به دو کشور تبدیل شدند. بعد از جنگ جهانی دوم هم تا اوایل دهه ۱۹۷۰ درآمد سرانه هر دو کشور مساوی بود. اما امروز بعد از گذشت نیم قرن، کره جنوبی جزو اقتصادهای برتر دنیاست و حتی درآمد سرانه‌اش از بسیاری از کشورهای اروپایی بیشتر است ولی در کره شمالی داستان کاملا متفاوت است و اقتصاد در این کشور اصلا حال خوبی ندارد تا حدی که مردمش در فقر به سر می‌برند و رفاه خوبی هم ندارند.
▪️توجه داشته باشید که کره شمالی و کره جنوبی از یک قومیت و فرهنگ هستند. یک جغرافیا، یک آب و هوا و حتی یک مختصات فیزیکی دارند ولی تنها علتی که داستان و سرنوشت این دو کره را از هم جدا کرد یک چیز بود: "کیفیت حکمرانی"
اولویت کره شمالی ایدئولوژی بود و اولویت کره جنوبی اقتصاد!
▪️نقطه شروع تفاوت دو کشور از جایی شروع شد که کره شمالی با الگو گرفتن از نظام کمونیستی شوروی، با شعارما میتوانیم سیاست خودکفایی را در پیش گرفت، اما کره جنوبی به سراغ تجارت و تعامل با دنیا رفت (حتی با کشورهایی مثل چین و ژاپن که در گذشته با آن‌ها جنگ و تنش شدیدی داشت) به طور کلی کره شمالی، سعی کرد سیاست و ایدئولوژی کمونیستی را محور کار خود قرار دهد ولی کره جنوبی به اصول اقتصادی درست احترام گذاشت و نتیجه آن چیزی شد که باید می‌شد.
▪️حتی بد نیست بدانید که تا پیش از دهه ۱۹۷۰ کره شمالی از لحاظ نظامی و اقتصادی وحتی منابع طبیعی، وضعیتی بسیار مطلوب‌تر از کره جنوبی داشت. مثلا کره شمالی بزرگترین کارخانه سیمان دنیا را داشت یا مثلا در آن زمان مترو داشت چیزی که اصلا در کره جنوبی وجود نداشت.
▪️اما چرا سرنوشت دو کره اینقدر متفاوت شد؟
کره شمالی به دنبال این بود که حتی یک دلار تجارت با آمریکا یا هیچ کشور دیگری نداشته باشد و تمام نیازهایش را در داخل مرزهای خودش برطرف کند و خودکفا باشد ولی کره جنوبی از تجارت با هر کشوری استقبال می‌کرد حتی در یک بازه‌ای پیش قدم شد تا بتواند تجارت را با کره شمالی را هم شروع کند که البته کره شمالی استقبال نکرد.
▪️کره شمالی بیش از حد به منابع طبیعی و ثروت خدادادی اتکا می‌کرد و معتقد بود که ما معادن طبیعی، سنگ آهن و زغال سنگ و مس و روی داریم و با همین منابع دیگر هیچ نیازی به کشورهای دیگر نخواهیم داشت.
اما کره جنوبی اتکا به منابع طبیعی را کمرنگ کرد و روی منابع انسانی سرمایه‌گذاری کرد و از نیروهای متخصص کمک گرفت و نیروی متخصص پرورش داد
▪️در اوخر دهه ۱۹۷۰ که قیمت موادمعدنی سقوط شدیدی داشت کره شمالی لطمه جدی خورد به طوری که درآمدش کم شد و نمی‌ توانست بدهی ‌های خارجی خود را بپردازد و برای رفع این بحران اقدام عجیبی کرد آن‌هم این‌که رسما اعلام کرد بدهی خارجی خود را به هیچ کشوری، نخواهیم پرداخت.
▪️استدلال رهبران کره شمالی هم این بود که ما خودکفا هستیم پس نیازی به برقراری روابط اقتصادی با سایر کشورها نداریم.
بد نیست بدانید در طی نیم قرن گذشته رهبران کره شمالی با کمتر از بیست مقام بلند پایه در دنیا ملاقات داشته‌اند و این درحالی است که کره جنوبی تمام تلاش خود را می‌کند تا با هر کشوری(حتی کشورهایی که در زمان‌های گذشته با انها جنگ داشت) وارد فاز مذاکره و تعامل اقتصادی شود!
▪️کره شمالی هیچ اعتقادی به بخش خصوصی نداشت و سعی می‌کرد همه چیز را دولتی کند، یعنی معتقد بود هر کسب و کار خوبی یا باید دولتی باشد یا دولتی شود. پس اگر بخش خصوصی هم در بیزنسی موفق است راهی به جز مصادره برای آن نیست که این هم برگرفته از تفکرات کمونیستی است.
▪️در صورتیکه کره جنوبی از بخش خصوصی حمایت ویژه‌ای کرد و نتیجه آن به وجود آمدن کمپانی‌های بزرگی مثل هیوندای و کیا و سامسونگ و... بود!
▪️نکته قابل تامل در بررسی سرنوشت دو کره کیفیت حکمرانی و سطح دغدغه سیاست مداران است.
کره شمالی بعد از پنجاه سال اشتباه هنوز هم بیشترین میزان بودجه را برای جاسوسی و امنیت و تسلیحات نظامی صرف می‌کند و به ایدئولوژی کمونیستی خود پایبند است و نتیجه آن فقر شدید مردم و نبود رفاه و کیفیت پایین زندگی است. داستانی که در کره جنوبی کاملا متفاوت است و مردم این کشور کیفیت زندگی در حد کشورهای خوب اروپایی دارند.
📊 کانال تخصصی اقتصاد
  ┏━━━━━      
🔻 @ECONOMY7
  ┗━━━━━━━━━━━
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آزمون علیت گرنجر در استتا
▪️مدرس: شاهین بهداروند/دانشجوی دکتری اقتصاد

📊 کانال دانشجویان علم اقتصاد
  ┏━━━━━      
🔻 @Stu_eco
  ┗━━━━━━━━━━━
HTML Embed Code:
2024/04/19 13:17:02
Back to Top