دنبال یه ذره حس امنی و ارامشم

منو آدم توی آینه؛
به امید روزی که رها باشیم
بی هیچ قید و بندی
بی هیچ شرط و تبصره ای
رها و ازاد
مثل یه پرستو

توروخدا صدامو
زودتراز اینکه برم
بشنوین

چون یه روزی میرسه که شما میخواین بشنوین ولی من دیگه نمیخوام حرف بزنم

بیدار شدم و یه روز دیگه شروع شد
ولی امروز رو خودم انتخاب کردم
دیگه دختر خوبی نبودم
نخواستم که دختر خوبی باشم
دیگه نه
اون دختری میشم که خودم میخوام
بی حسرت
با حماقت
و ناقص
چیزی که هستم

حتی شده فقط برای مدتی کوتاه، دوست دارم اون زندگی رو ببینم.

ببین من کلا هیچوقت ادم بخشنده ای نبودم
بلعکس نه میبخشم و نه فراموش میکنم
این حق منه
من براش تصمیم میگیرم
ولی بهت زمان میدم که جبران کنی
و اگر نتونی متاسفم ولی تو دیگه تموم شدی
دیگه بهت زمان نمیدم
دیگه حرفاتو نمیشنوم
ناراحتیت و پشیمونیت برام مهم نیست
ازت میگذرم و وجودت رو از زندگیم پاک میکنم
جوری که انگار هیچوقت نبودی

ببین؟ داستان داره هرروز از دیروز پیچیده تر میشه.

این سرما از تنم. بیرون نمیره چون تو تنم نیست
چون تو جونمه
درونمه

-قواصی با دلفین ها
-چک لیست #7

من تو دوره ای از زندگیم،قدر مطلق بودم
همه چیز رو مثبت میدیدم
ولی الان پیر شدم یا چی؟!
نمیدونم
فقط میدونم که دیگه این قابلیت رو ندارم

اشکالی نداره، بالاخره خوب میشی، حتی اگه زمان زیادی طول بکشه تا تروما و زخم ها خوب بشن. تو اشتباهی نکردی که با یه آدم صمیمی شدی، این فقط یه درس برا آینده است، فقط دوباره جای اشتباه قرار نگیر.
‏یادت باشه، بهبودی دشواره

دلم میخواد خونه داشته باشم.
متعلق به خونم باشم.
ولی نیستم. متاسفانه

-عشق واقعی
-چک لیست #8

سیگاری که برای چهارشنبه سوی روشن کردم*